نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
شک نیست در اینکه من اسیرم
کز لطف زیم ز قهر میرم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
چون نیست به جز تو دستگیرم
هست از کرم تو ناگزیرم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه
من قوت ز عشق میپذیرم
گر میرد عشق، من بمیرم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - سخن گفتن مجنون با زاغ
گفتی که «مترس دستگیرم»
ترسم که در این هوس بمیرم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۷ - بردن پیرزن مجنون را در خرگاه لیلی
منگر به مصاف تیغ و تیرم
در پیش تو بین که چون اسیرم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
چندان سخن تو یاد گیرم
کاموده شود بدو ضمیرم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴۹
زنهار مرا مگو که پیرم
پیری و فنا کجا پذیرم
من ماهی چشمه حیاتم
من غرقه بحر شهد و شیرم
جز از لب لعل جان ننوشم
[...]
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵
گر من ز محبتت بمیرم
دامن به قیامتت بگیرم
از دنیی و آخرت گزیر است
وز صحبت دوست ناگزیرم
ای مرهم ریش دردمندان
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۹ - جواب نبشتن مجنون مرفوع القلم، از سیاهی آب ناک دیده، جراحت نامه لیلی را، و ریشهای سربسته از نوک قلم خاریدن، و خون سوخته بر ورق چکانیدن، و دهانه جراحت را به کاغذ لیلی بستن
در خواب، چو دامن تو گیرم
بیدار شوم، ولی بمیرم
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴
صد بار ز مهرت ار بمیرم
یک ذره دل از تو بر نگیرم
از شهرم اگر برون کنی سهل
بیرون مگذار از ضمیرم
از من نسزد شکایت تو
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - وله ایضاً مخمس
گر غمزه تو زند به تیرم
ور زلف تو در کشد بقیرم
یکدم نبود ز تو گزیرم
من ترک وصال تو نگیرم
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۶
تا نقش تو هست در ضمیرم
نقش دگری کجا پذیرم
آن هندوی چشم را غلامم
وآن کافر زلف را اسیرم
چشم تو بغمزه دلاویز
[...]
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۳
صد جان ز لبت بوام گیرم
تا پیش تو دم بدم بمیرم
چندانکه بخویش میکنم فکر
جز فکر تو نیست در ضمیرم
ای دوست که پند خواهیم داد
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » دیباچهٔ دیوان
ای یار عزیز و ناگزیرم
ای پشت و پناه و دستگیرم
دریاب که عمرهاست تا من
در قید محبتت اسیرم
رحم آر به حال زارم آخر
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » ترجیع بند
ای یار عزیز و ناگزیرم
ای پشت و پناه و دستگیرم
دریاب که عمرهاست تا من
در قید محبتت اسیرم
رحم آر به حال زارم آخر
[...]
صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیع
برخیزم و دامن تو گیرم
سر بر قمدت نهم بمیرم
صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیع
برخیزم و دامن تو گیرم
سر بر قدمت نهم بمیرم
صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیع
برخیزم و دامن تو گیرم
سر بر قدمت نهم بمیرم
صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیع
برخیزم و دامن تو گیرم
سر بر قدمت نهم بمیرم
صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیع
برخیزم و دامن تو گیرم
سر بر قدمت نهم بمیرم