گنجور

 
۱
۲
۳
۲۰
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۴

 

بسی کردم گه و بیگه نظاره

ندیدم کار دنیا را کناره

نیابد چشم سر هرچند کوشی

همی زین نیلگون چادر گذاره

همی خوانند و می‌رانند ما را

[...]

۲۷ بیت
ناصرخسرو
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

وگر بی آسمان بودی ستاره

جهان پر نور بودی هامواره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک

 

نوشته نام سلطان بر مناره

شده زو دین اسلام آشکاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر

 

چو مشرق بود اصلش هامواره

برآینده ازو ماه و ستاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

پریرویانِ گیتی هامواره

شده بر بزمگاهِ او نظاره.

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

جوابش داد زرد از پشت باره

به بخت شاه شادم هامواره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال

 

صد اسپ تازی و سیصد تخاره

ز گوهر همچو گردون پر ستاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ

 

بگویم با تو این راز آشکاره

کجا اکنون جزینم نیست چاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۳ - زارى کردن ویس از رفتن رامین

 

مرا گویی ترا صبرست چاره

چه آسانست کوشش بر نظاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

تو گردون بودی و خوبان ستاره

ولیکن مشرق ایشان را نظاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

کنون در تو نبینم آن حصاره

کزو آمد همی ماه و ستاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد

 

مگر پروین به دردم شد نظاره

که گرد آمد به هم چندین ستاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن به‌گوى رامین را

 

تو باشی در میان ما بر کناره

نباشد جز درودی بر نظاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى

 

یکی را بر کران مشکین جراره

یکی را بر میان رخشان ستاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن

 

ز شاخی خشک گشته هامواره

به شاخی بار او ماه و ستاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۵ - رسیدن آذین از ویش به رامین

 

پیام آور فرود آمد ز باره

نه باره بد یکی پیل تخاره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۱ - آشکار شدن رامین بر شاه موبد

 

همی شد بر ره مرو آشکاره

به دروازه درون شد یکسواره

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۲۰
 
تعداد کل نتایج: ۳۸۲