گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۶ - فریفتن دایه ویس را به جهت رامین

 

ترا دیده‌ست و عاشق گشته بر تو

امید مهربانی بسته در تو

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۸ - دیدن ویس رامین را و عاشق شدن بر او

 

که من داشن ندانم در خور تو

و گر جان بر فشانم بر سر تو

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم

 

هزاران آفرین بر مادر تو

کزو زاد این بهشتی پیکر تو

فخرالدین اسعد گرگانی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۵۸ - در هجای علی سه بوسش

 

ایا کشیخان بد اصل ای سه بوسش

علی نامی دریغ این نام بر تو

ز هر خلقی که ایزد آفریدست

بتر سگ دم و از سگ دم بتر تو

ترا ز جملهٔ اهل نشابور

[...]

سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۳۰ - در طلب حضور دوستی گوید

 

ندارد مجلس ما بی‌تو نوری

اگرچه نیست مجلس درخور تو

چه فرمایی چه گویی مصلحت چیست

تو آیی نزد ما یا ما بر تو

انوری
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در نعت سید المرسلین صلی اللّه علیه و سلم

 

چو جبریل آمد ای جان چاکر تو

شرف دارد ز نور گوهر تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

زنش گفت ای ز دین پیچیده سر تو

نمی‌ترسی ز خشم دادگر تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۱) حکایت کیخسرو و جام جم

 

اگر از خویش می‌جوئی خبر تو

بمیر از خود مکن در خود نظر تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۵) حکایت جبریل با یوسف علیهما السلام

 

نهد تاجی ز عزّت بر سر تو

فرستد مصریان را بر در تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۱۰) حکایت محمود با شیخ خرقانی

 

چو نان و آب جُستم از در تو

شدم بی این و بی آن از بر تو

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۹ - الحکایه و التمثیل

 

فرشته گر ببیند جوهر تو

دگر ره سجده آرد بر در تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

بسوزم عود و عنبر بر سر تو

کنم همواره بر تو چادر تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه

 

خدایم رحمتی بنهاد در تو

نکو کردی که رحمت باد بر تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

چو آبی سرنهم در خنجر تو

بآتش گر شوم دور از بر تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

نیی پسته ولی هستی شکر تو

چرا زین تنگدل کردی گذر تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

به حق پادشاهی تو بر تو

چه‌گویم نیز می‌دانی دگر تو

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode