فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن
ز رویی همچو دیبای بر آتش
به رویی همچو دیبای منقش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى
به گریه گهگهی دل را کنم خوش
همی آتش کشم گویی به آتش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۴ - نامهٔ چهارم خشنودى نمودن از فراق و امید بستن بر وصل
بدو باشد همیشه خرم و گش
بدان امید کاو بانگی کند خوش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن
درود از من بدان عیار سرکش
که دارد مرمرا در خواب ناخوش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن
درود از من بدان رخسار مهوش
که دارد جانم از محنت بر آتش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین
پر آتش شد دلم چون گشت سرکش
بلی باشد سزای سرکش آتش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین
بدین سان زندگانی چون بود خوش
که من باشد در آب و تو در آتش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
ز رخ بر هر دلی بارنده آتش
چنان کز نوک غمزه تیر آرش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
گروهی را بصر بر راه دانش
گروهی را بدل در آز و رامش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۷ - آگاه شدن ویس از آمدن رامین
نگاری بود گفتی نغز و دلکش
نهاده دست مهر او را بر آتش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۵ - پاسخ دادن ویس رامین را
کنون تو همچو آبی من چو آتش
تو بس رامی و من بس تند و سرکش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را
شبت خوش باد و روزت همچو شب خوش
دلت گش باد و بختت همچو دل گش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۷ - پاسخ دادن ویس رامین را
کرا از عشق باشد در دل آتش
عناب دوست باشد در دلش خوش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن
تنش در برف بود و دل در آتش
که با دلبر چرا شد تند و سرکش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۳ - نالیدن ویس از رفتن رامین و از دایه چاره خواستن
کنون چاری به دست آور ز دانش
که این اندوهها گرددت رامش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین
ز پیچان چاکری سوزان بر آتش
جهانش تیره گشته بخت سر کش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۵ - رفتن رامین به کهندز به مکر
خورش بفزایم آتش را ببخشش
به نیکو و به پاکی و به رامش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى
گهی جان را خورش دادی ز دانش
گهی تن را جوان کردی به رامش
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۲۱ - ۵ - النوبة الثالثة
دلم کو با تو همراهست و همبر
چگونه مهر بندد جای دیگر
دلی کو را تو هم جانی و هم هوش
از آن دل چون شود یادت فراموش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳ - در استدلال نظر و توفیق شناخت
اگر چه آب و خاک و باد و آتش
کنند آمد شدی با یکدیگر خوش