گنجور

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۰ - حکایت ابراهیم خاص علیه‌الرحمه

 

تو با این شهره کی شیخ ریایی

گدای خلق نی مرد خدایی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۶ - النفس الاماره و رئوسها

 

کجا ماند یادت ما سوائی

که تا آید در اعمالت ریائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۹ - التنبیه

 

بخق ایثارشان بود از فنائی

نه از خود بینی و عجب و ریائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۵ - علامه دفع البخل للمجاهد

 

توانی گر دهی مال و نوائی

فزون یا کم بشخصی در خفائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۶ - علامه دفع‌الریاء للمجاهد

 

که او را نیست دیگر دست و پائی

همه زورش بتن بود از ریائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۷ - علامه اخری لدفع الریاء

 

بدی گر گفته باشندش ز جائی

پی دفعش فزاید بر ریائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۹ - کلام آخر

 

اگر پس جاهلی بر کس عطائی

کند بر وی مگو بود این ریائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۶۴ - الشفقه

 

که گر برخیزد و یابد نوائی

نپنداری که با او آشنائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۳ - الوفاء بحفظ عهد التصرف

 

ز هم دورست فقر و خود نمائی

عبودیت کجا و کبریائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۷ - الولی

 

بود خود حافظش از هر خطائی

کز او صادر نگردد ناروائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱۵ - همه‌الافاقه و همه‌الانفه و همهه الغالیه

 

نخواهد در عمل از حق جزائی

ندارد در نظر خوف و رجائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۲۲ - خاتمه‌الکتاب

 

نیاید گرچه ذاتش در ثنایی

به (لااحصی) ستودش مصطفائی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۲۲ - خاتمه‌الکتاب

 

چه جای آنکه با صد بینوائی

در آیم در مقام خودنمائی

صفی علیشاه
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۷۶ - آشنایی

 

شدم بیگانه من از آشنایان

چو دیدم زآشنایان بی وفایی

به کنج خانه،تنها آرمیدم

به تنهایی، نمودم آشنایی

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۲۷ - باغ کربلا

 

میان بلبلان کربلایی

فکندند عاقبت سنگ جدایی

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۲ - حمایت در فریب دنیا

 

نبودش گر طریق بی‌وفایی

چرا می‌کرد از خوبان جدایی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۳ - نصیحت سقراط سلطان را

 

وگرنه با تمام خود ستایی

چو حیوان لگد افکن چرایی

صامت بروجردی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

شب است این زلف، یا روز جدایی؟

لب است این لعل، یا جان وفایی؟

بتا! نامهربان یارا! نگارا!

بدین سان بی وفا آخر چرایی؟

چه باشد گر به رحمت عاشقان را

[...]

وفایی مهابادی
 
 
۱
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
sunny dark_mode