گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۹ - به عمر کاک فرستاده

 

عمر کاک را که خواهد گفت

کای عزیز و گزین برادر دوست

در هوای من اردل تو دوتاست

دل من در هوای تو یک توست

مهر هر کس کهن کهن گشته

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - مدح امیر ماهو

 

از همه چیز جاه دارد دوست

این ز اصل بزرگ و همت اوست

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - صفت محمد نایی

 

در همه حال سیم دارد دوست

قلتبانی از آتش عادت و خوست

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱ - صفت بانوی قوال

 

منت گفتم یقین بدان ای دوست

که همه دول خانه خانه اوست

مسعود سعد سلمان
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴ - ‌فی وحدانیة الله تعالی‌

 

هر چه درکل کون کهنه و نوست

هست مفعول و فاعل همه اوست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۱ - **‌*

 

نفس تو تا بدیش عادت و خوست

به حقیقت بدان‌که دیو تو اوست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۴ - فصل در اثبات رؤیت الله تعالی

 

چون سخن گویدازمحبت‌ دوست

از طرب بر تنش بدرد پوست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۸ - فصل در مذمّت مرائی و ریائی

 

صفت آنکه داردش حق دوست

هر چه جز حق بود همه بت‌اوست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۴ - الوحدة خیر من جلیس السوء‌، والجلیس الصالح خیر من الوحده

 

بشنو این نکته راکه سخت نکوست

مار، به دشمنت که نادان دوست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۶ - خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین

 

دل منه بر جهان‌که آن نه نکوست

اوترا دشمن و تو او را دوست

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۱۴
sunny dark_mode