سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۹ - اندر وجود و عدم
زیرک آنست کوش بردارد
شادی آنست کوش نگذارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵۷ - من زَهَد فیالدّنیا وَجَد مُلکا لایبلی
بخ بخ آنکس که نفس را دارد
خوار و در پیش خویش نگذارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۴۲ - فیالرائحة الکریهة علی غیبة اخ المسلم
شیر گردن سطبر از آن دارد
که رسولی به خرس نگذارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۶۲ - حکایت
گفت مسکین خبر نمیدارد
کین زیانست و سود پندارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۵ - فصل فیالحکمة ذکرالحکمة احکم فانّها بین الکائنات حکم مثل الاحباب والاعداء کمثل الدواء والداء در دوستی و دشمنی
دوزخ آنجا که پرده بردارد
متقی دوست را بنگذارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۸ - فی ذکر رفقاء السّوء
بد کسی دان که دوست کم دارد
زو بتر چون گرفت بگذارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۴۰ - صفةالمغرورین فی دارالدّنیا
آدمی خیر آنگهی دارد
که صراط دقیق بگذارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
اینت دولت که دولتش دارد
که همی خدمتش بنگذارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۴ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
چون سَر خویش سِر نگهدارد
ماره چون مار گرزه بگذارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۱۷ - اندر مذمّت دختر گوید
زود دامادیت طمع دارد
خویشتن را ز خانه پندارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۶ - اندر مذمّت خویش صوفی گوید
بام خانه به نعره بردارد
به لگد خانه را فرود آرد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۹ - در مذمّت خدمت مخلوق گوید
خدمتش به ز فرض پندارد
وز پی او نماز بگذارد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۵ - فی بیان حاله و حسب احواله رحمةاللّٰه علیه
پیش این گفته سر فرود آرد
سخن آرای هرچه بردارد
کمالالدین اسماعیل » مثنویات » شمارهٔ ۲ - و قال ایضاً فی هجو شهاب الدّین عمر اللنبانی (مثنوی)
کف دست ار بدو فرود آرد
توز را برکمان بنگذارد
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣۵٨
مرد باید که در جهان خود را
همچو شطرنج باز پندارد
هر چه بیند از آن خصم برد
و آنچه دارد نگاه میدارد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۳ - قصه روستایی که درازگوش پیر لنگ پشت ریش به بازار خر فروشان برد، دلال فریاد برداشت که کی می خرد خری جوان روان تندرست، روستایی چون آن بشنید باور داشت و از فروختن درازگوش پشیمان شد
ز ابلهی گوش سوی او دارد
گفتهاش جمله راست پندارد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۴ - قال رسول الله صلی الله علیه و سلم احثواالتراب فی وجوه المداحین: کذا فی صحیح المسلم رحمة الله علیه و فیه ایضا مدح رجل عند النبی صلی الله علیه و سلم. قال صلی الله علیه و سلم: ویحک قطعت عنق صاحبک
پرده از دیده تو بردارد
جز حقیقت به دیده نگذارد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۱ - حکایت آنچه رسول صلی الله علیه و سلم در حق آن زن بخیل گفته است
که همه روز روزه می دارد
همه شب جز نماز نگذارد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۶ - در بیان آنکه همچنان که پادشاهان را از دانشمندان خوب گفتار نیک کردار ناچار است از وزیر مشیر به رعایت رعایا و عنایت به کافه برایا ناگزیر است
همه را خویش خویش پندارد
خویش را سینه ریش نگذارد