جامی
»
هفت اورنگ
»
سلسلةالذهب
»
دفتر سوم
»
بخش ۳۶ - در بیان آنکه همچنان که پادشاهان را از دانشمندان خوب گفتار نیک کردار ناچار است از وزیر مشیر به رعایت رعایا و عنایت به کافه برایا ناگزیر است
شاه را آنچنان که نیست گزیر
از فقیهی به راه شرع مشیر
از وزیر آنچنان گزیرش نیست
هر کسی لیک دلپذیرش نیست
به وزیری کسی بود در خور
کز همه بعد شه بود برتر
مقبلی مشفقی نکوکاری
نیک کردار و راست گفتاری
دلش از حال دیو و دد آگاه
دستش از مال نیک و بد کوتاه
با صغیران خورد غم پدری
با کبیران زند دم پسری
همه را خویش خویش پندارد
خویش را سینه ریش نگذارد
باشد از وزر اشتقاق وزیر
سر این اشتقاق سهل مگیر
وزر بار وزیر بارکش است
خاطر او به زیر بار خوش است
می کشد بار خلق بر در شاه
می شودشان ز ظلم شاه پناه
می کشد بار شه به ضبط امور
تا نیفتد ز خلق بر شه زور
نکند تیره عالم از توره
نفکند تخم سعی در شوره
از کفایتگری نپیچد سر
بر کفایتگران نبندد در
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.