گنجور

حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۱ - اظهار بندگی کردن شاعر در پیشگاه شاه

 

محفل عام محشری دگر است

روز محشر که‌را ز خود خبر است؟

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۲ - داستان میراث قطب الدین حیدر

 

گر کسی را عجب نماید راست

بس عجب نیست ترک راست کراست؟

حکیم نزاری
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۱

 

شاخ گل از نسیم جلوه گر است

وقت گلبانگ بلبل سحر است

خار پهلوی گل نشاند، زآنک

خون بسته ز بهر نیشتر است

باغ در رقص و جنبش است، زآنک

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۲

 

دامن گل ز ابر پر گهر است

باغ را زیب و زینت دگر است

غنچه بر باد داد دل، چو گشاد

چشم بر گل که مو به روی فر است

به یکی جام کش رسید از دور

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳

 

شب گذشته ست و اول سحر است

بانگ بلبل به می نویدگر است

وقت او خوش که در چنین وقتی

باده بر دست و نازنین به بر است

کشتی باده نه به کف، باری

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹

 

رخ تو نور دیده قمر است

لب تو سرخ رویی شکر است

با تو، ای یکسر آمده به دلم

که کند شرکتی، گدا و سر است

کار دیگر مکن، مکن شوخی

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۲ - مناجات

 

با چنین داغ بندگی، که مراست

به سر خود چه گردم از چپ و راست؟

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۸ - در منع تبختر و طیش

 

قرب سلطان مبارک آنکس راست

که کند کار مستمندی راست

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۷۳ - در سپاس حقوقی چند واجب

 

این دل و جان آهنین که تراست

نتوان کرد جز به آتش راست

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۸۸ - در آداب مریدی

 

طلبت چون درست باشد و راست

خود در اول قدم مراد تراست

اوحدی
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۴ - حکایت

 

همه عالم فروغ نور خور است

چه مجال چراغ مختصر است

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۱۰ - التمثیل

 

از پس و پیش بگسل و چپ و راست

تا شود آن کژی وی همه راست

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل اول » بخش ۵ - الضلال المبین

 

چونکه حق کرد اصل آنچه شر است

بد خود این است و بل ز بد بتر است

شیخ محمود شبستری
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹

 

آن رخ از مه خجسته فال تراست

لب ز کوثر بی زلال تر است

زان سر زلف چون پر طاوس

مرغ جانم شکسته بال نر است

ازو کی رسد به دانه خال

[...]

کمال خجندی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode