بخش ۸۲ - حکایت نحوی و عامی و صوفی که هر کدام از الفاظ و عباراتی که میان ایشان گذشت مناسب فهم و حال خویش معنی دیگر خواستند
نحویی گفت در حضور عوام
«کان » گه ناقص است و گاهی تام
تام از اسم بهره ور باشد
لیک همواره بی خبر باشد
وان که ناقص بود خبردار است
خبرش همچو اسم ناچار است
عامیی بانگ برکشید که هی
مولوی قول منعکس تا کی
بی خبر را به عکس خوانی تام
با خبر را به نقص رانی نام
تام آن کس بود که با خبر است
ناقص آن کز خبر نه بهره ور است
خبر آمد دلیل آگاهی
جهل برهان نقص و گمراهی
پیش ارباب دانش و عرفان
کی بود این تمامی آن نقصان
صوفیی بود دور بنشسته
عقد صحبت ز خلق بگسسته
لب گشاد و در حقیقت سفت
گفت خوش نکته ای که نحوی گفت
کامل و تام آن بود الحق
که در اسم حق است مستغرق
ساخت حق ز اسم خویش بهره ورش
نیست از حال ماسوا خبرش
وان که ناقص فتاد اسم خدا
نکندش بی خبر ز غیر و سوا
نشود محو اسم حق اثرش
باشد از غیر اسم حق خبرش
متکلم سه و کلام یکی
نیست کس را درین مقام شکی
هر کسی زان کلام کامده پیش
معنیی خواسته مناسب خویش
وین خلافی که می شود مفهوم
هست ناشی ز اختلاف فهوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن از مولانا به بررسی مفهوم "تام" و "ناقض" میپردازد. نویسنده توضیح میدهد که "تام" به معنای کامل بودن و اطلاع از واقعیات است، در حالی که "ناقض" به معنای ناقص بودن و نداشتن خبر از حقیقت میباشد.
مولانا به ذکر این نکته میپردازد که کسی که به حقیقت آگاهی دارد، از اسم حق بهرهمند است و به درستی میتواند از وجود دیگران غافل باشد. در مقابل، کسی که به نقص دچار است، همواره در جهل و گمراهی زندگی میکند. این دو مفهوم در علم و عرفان نیز مورد توجه قرار گرفته و مورد اختلاف فهوم و درک قرار میگیرد، به طوری که هر کسی بر اساس فهم و درک خود از کلام، به نتایج متفاوتی دست مییابد.
در نهایت، متن به این نتیجه میرسد که "کامل" و "تام" کسی است که در حقیقت غرق است و از اسم حق بهره میبرد، در حالی که "ناقض" کسی است که از اسم حق بیخبر مانده و در دنیای غیر حق زندگی میکند.
هوش مصنوعی: نحوی در جمع مردم عادی گفت که کلمه "کان" گاه به صورت ناقص و گاه به صورت کامل به کار میرود.
هوش مصنوعی: کسی که نامی از نیکوئی دارد، ممکن است همیشه از حقیقت و واقعیتهایی که در اطرافش میگذرد، غافل باشد.
هوش مصنوعی: کسی که در کارش کاستی دارد، از وضعیت خود آگاه است و این اطلاع به اندازه نام او ضروری و بدیهی است.
هوش مصنوعی: شخصی فریاد زد که ای مولوی، سخنان تو به کجا میرسد و این نهی تا کی ادامه خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: کسی که از حقیقت آگاه نیست، میتواند به سادگی هر چیزی را بپذیرد و در مورد آن دچار اشتباه شود. اما کسی که اطلاعات دقیقی دارد، میتواند نواقص و مشکلات را به وضوح ببیند و درک کند.
هوش مصنوعی: آن کس که با خبر و آگاه است، کامل و تام است، ولی کسی که از خبر محروم است، ناقص و ناتوان به حساب میآید.
هوش مصنوعی: خبر و آگاهی دلیل بر وجود نادانی و جهل است، زیرا ندانستن نشانهای از کمبود و اشتباه در راه است.
هوش مصنوعی: در حضور استادان علم و معرفت، این مسأله کماهمیت است که کسی چه نواقصی دارد یا در چه وضعیتی قرار دارد.
هوش مصنوعی: یک عارف در گوشهای نشسته و از ارتباط با مردم فاصله گرفته است.
هوش مصنوعی: لبی گشاده و در عین حال حقیقی و محکم گفت: خوشا به حال کسی که نکتهای را به خوبی درک کرده است.
هوش مصنوعی: در حقیقت، آنچه که به عنوان "حق" شناخته میشود، به صورت کامل و تمام در آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: حق به وجود خودش وابسته است و کسی که از آن بهرهمند میشود، از حال و احوال دیگران هیچ اطلاعی ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که در وجودش نقصی وجود دارد، نمیتواند نام خدا را بر زبان آورد و از غیر او بیخبر باشد.
هوش مصنوعی: اگر نام حقیقت در دل انسان حک نشده باشد، اثر آن در زندگی او قابل مشاهده نیست و او از دیگران هیچ خبری از حقیقت ندارد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که اگر سه نفر صحبت کنند، صحبتهای آنها یکی نیست و هیچکس در این مورد تردیدی ندارد. هر فردی نظرات و دیدگاههای خود را دارد و در نتیجه، کلام آنها نمیتواند یکسان باشد.
هوش مصنوعی: هر فردی بر اساس درک و خواسته شخصی خود از یک سخن یا پیام خاص بهره میبرد و آن را به نوعی شخصیسازی میکند.
هوش مصنوعی: این اتفاقاتی که پیش میآید و با هم تفاوت دارد، ناشی از تفاوت در درک و فهم افراد است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.