شاخ گل از نسیم جلوه گر است
وقت گلبانگ بلبل سحر است
خار پهلوی گل نشاند، زآنک
خون بسته ز بهر نیشتر است
باغ در رقص و جنبش است، زآنک
بانگ بلبل به گوشهای در است
چون که پیوند توست گل، ای خار
نیش در حق او نه از هنر است
آخر، ای گل، نگر ز چندین سیم
که ترا یک دو سه قراضه زر است
خلق را یاد می دهد ز شراب
آنکه از لاله کوه کاسه گر است
لاله از می پیاله می گیرد
آنکه پیمانه پر شود دگر است
غنچه را بین فراهمی دهنش
گوییا بوسه جای آن پسر است
چشم مستت کشنده ایست عجب
خواب مستیش ازان کشنده تر است
ساقی من روانه کن از کف
کشتی من که عمر بر گذر است
باغ داد از نشاط و عیش خبر
ای خوش آن کس که مست و بی خبر است
باغ در رقص آمد، ای خسرو
بانگ بلبل به گوشهای در است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر چه خواهیکنیکه حکم تراست
زآنکه حکمت ورای چون و چراست
تا زمین زیر گنبد خضراست
بی جهانیان جهان نیاید راست
طفل اشکم مدام در نظر است
چه توان کرد؟ پارهٔ جگر است
میرود یار و مدعی از پی
خوب و زشت زمانه در گذر است
نیکویی کن شها که در عالم
نام شاهان به نیکویی سمر است
یک صحیفه ز نام نیک ترا
بهتر از صد خزانه گهر است
هیچ نعمت چو زندگانی نیست
به خوشی نزد هر که جا نور است
منم آن کسی که زندگانی من
بی تو از روز مرگ تلخ تر است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.