گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

آن یکی بشنود گفت ای بینوا

کی بود این در مسلمانی روا

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

زان ندارم لقمهٔ خود را روا

کرده ام دایم برین حق را گوا

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

نه مرا شد از تو یک حاجت روا

نه ز تو درد مرا آمد دوا

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سیهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

زآنکه نبود این عمل هرگز روا

پیرزن در حال گفت ای بینوا

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و نهم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

چون توئی خواهندهٔ این بینوا

واو ز تو بگریزد این نبود روا

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص

 

هر که باشد شاه دردش را دوا

گر چو نی نالد نباشد بی نوا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴۱ - قصه عشق صوفی بر سفرهٔ تهی

 

بانگ می‌زد نک نوای بی‌نوا

قحطها و دردها را نک دوا

مولانا
 
 
۱
۲
sunny dark_mode