بخش ۱۱۶ - بیان آنک نفس آدمی بجای آن خونیست کی مدعی گاو گشته بود و آن گاو کشنده عقلست و داود حقست یا شیخ کی نایب حق است کی بقوت و یاری او تواند ظالم را کشتن و توانگر شدن به روزی بیکسب و بیحساب
نفسِ خود را کُش جهان را زنده کُن
خواجه را کشتست او را بنده کُن
مدعیِ گاو، نفس تُست هین
خویشتن را خواجه کردست و مِهین
آن کشندهٔ گاو، عقل تُست رو
بر کشنده گاوِ تن منکر مشو
عقل اسیرست و همی خواهد ز حق
روزیی بی رنج و نعمت بر طَبَق
روزی بی رنج او موقوف چیست
آنکِ بُکشد گاو را کاصل بدیست
نفس گوید چون کُشی تو گاو من
زانک گاوِ نفس باشد نقش تن
خواجهزادهٔ عقل مانده بینوا
نفسِ خونی خواجه گشت و پیشوا
روزیِ بیرنج میدانی که چیست
قوتِ ارواحست و ارزاق نبیست
لیک موقوفست بر قربان گاو
گنج اندر گاو دان ای کُنجکاو
دوش چیزی خوردهام ور نه تمام
دادمی در دست فهم تو زمام
دوش چیزی خوردهام افسانه است
هرچه میآید ز پنهان خانه است
چشم بر اسباب از چه دوختیم
گر ز خوشچشمان کرشم آموختیم
هست بر اسباب اسبابی دگر
در سبب منگر در آن افکن نظر
انبیا در قطع اسباب آمدند
معجزات خویش بر کیوان زدند
بیسبب مر بحر را بشکافتند
بی زراعت چاشِ گندم یافتند
ریگها هم آرد شد از سعیشان
پشم بز ابریشم آمد کشکشان
جمله قرآن هست در قطع سبب
عز درویش و هلاک بولهب
مرغ بابیلی دو سه سنگ افکند
لشکرِ زفتِ حبش را بشکند
پیل را سوراخ سوراخ افکند
سنگِ مرغی کو به بالا پر زند
دُمِ گاوِ کشته بر مقتول زن
تا شود زنده همان دَم در کفن
حلقببریده جهد از جای خویش
خون خود جوید ز خونپالای خویش
همچنین ز آغاز قرآن تا تمام
رفضِ اسبابست و علت والسلام
کشفِ این نه از عقل کارافزا شود
بندگی کن تا تورا پیدا شود
بند معقولات آمد فلسفی
شهسوار عقلِ عقل آمد صفی
عقلِ عقلت مغز و عقلِ تست پوست
معدهٔ حیوان همیشه پوستجوست
مغزجوی از پوست دارد صد ملال
مغز نغزان را حلال آمد حلال
چونک قشر عقل صد برهان دهد
عقل کل کی گام بی ایقان نهد
عقل دفترها کند یکسر سیاه
عقلِ عقل آفاق دارد پر ز ماه
از سیاهی و سپیدی فارغست
نورِ ماهش بر دل و جان بازغست
این سیاه و این سپید ار قدر یافت
زان شب قدرست کاختروار تافت
قیمت همیان و کیسه از زرست
بی ز زر همیان و کیسه ابترست
همچنانک قدر تن از جان بود
قدر جان از پرتو جانان بود
گر بُدی جان زنده بی پرتو کنون
هیچ گفتی کافران را مَیتِّون
هین بگو که ناطقه جو میکَنَد
تا به قرنی بعد ما آبی رسد
گرچه هر قرنی سخنآری بود
لیک گفت سالفان یاری بود
نه که هم توریت و انجیل و زبور
شد گواه صدق قرآن ای شکور
روزی بیرنج جو و بیحساب
کز بهشتت آورد جبریل سیب
بلک رزقی از خداوند بهشت
بیصُداع باغبان بی رنج کِشت
زانک نفع نان در آن نان دادِ اوست
بدهدت آن نفع بی تُوْسیطِ پوست
ذوق پنهان نقش نان چون سفرهایست
نان بی سفره ولی را بهرهایست
رزق جانی کی بری با سعی و جست
جز به عدل شیخ کو داود تست
نفس چون با شیخ بیند کام تو
از بن دندان شود او رام تو
صاحب آن گاو رام آنگاه شد
کز دَمِ داود او آگاه شد
عقل گاهی غالب آید در شکار
برسگ نفست که باشد شیخ یار
نفس اژدرهاست با صد زور و فن
روی شیخ او را زمرد دیده کَن
گر تو صاحب گاو را خواهی زبون
چون خران سیخش کن آن سو ای حرون
چون به نزدیک ولی الله شود
آن زبان صد گزش کوته شود
صد زبان و هر زبانش صد لغت
زرق و دستانش نیاید در صفت
مدعی گاوِ نفس آمد فصیح
صد هزاران حجت آرد ناصحیح
شهر را بفریبد الا شاه را
ره نتاند زد شه آگاه را
نفس را تسبیح و مُصحف در یمین
خنجر و شمشیر اندر آستین
مُصحف و سالوس او باور مکن
خویش با او همسِر و همسَر مکن
سوی حوضت آورد بهر وضو
واندر اندازد تورا در قعر او
عقل نورانی و نیکو طالبست
نفسِ ظلمانی برو چون غالبست؟
زانک او در خانهٔ عقلِ تو غریب
بر درِ خود سگ بود شیرِ مهیب
باش تا شیران سوی بیشه روند
وین سگان کور آنجا بگروند
مکر نفس و تن نداند عام شهر
او نگردد جز بهوحی القلب قهر
هر که جنس اوست یار او شود
جز مگر داود کان شیخت بود
کو مبدل گشت و جنس تن نماند
هر که را حق در مقام دل نشاند
خلق جمله علتیاند از کمین
یار علت میشود علت یقین
هر خسی دعوی داودی کند
هر که بی تمییز کف در وی زند
از صیادی بشنود آواز طیر
مرغ ابله میکند آن سوی سیر
نَقد را از نَقل نشناسد غویست
هین ازو بگریز اگر چه معنویست
رُسته و بر بسته پیش او یکیست
گر یقین دعوی کند او در شکیست
این چنین کس گر ذکی مطلقست
چونش این تمییز نبود احمقست
هین ازو بگریز چون آهو ز شیر
سوی او مشتاب ای دانا دلیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعر به مفاهیم عمیق روحانی و فلسفی میپردازد و بر اهمیت کنترل نفس و عقل تأکید میکند. شاعر به خواننده میگوید که برای زنده کردن جهان و واقعیات معنوی، باید نفس را کنترل کرد و بر آن غلبه یافت.
در ادامه، شاعر به تمایز بین عقل و نفس اشاره میکند و نشان میدهد که عقل باید هدایتگر انسان باشد، در حالی که نفس میتواند مانع رشد روحانی شود. او مثالهایی از انبیاء و معجزات آنها را بیان میکند تا نشان دهد که چگونه میتوان بدون وابستگی به ابزارهای مادی از خداوند رزق و نعمت دریافت کرد.
شاعر به خواننده هشدار میدهد که مراقب باشد و بنده نفس نشود و تنها به ظواهر عالم مادی توجه نکند. در نهایت، او تأکید میکند که رشد حقیقی وقتی حاصل میشود که انسان به مقام دل برسد و از اوهام و وسوسههای نفس بگریزد. این متن یک دعوت به خودآگاهی و تلاش برای نزدیکی به حقیقت و معنا در زندگی است.
هوش مصنوعی: برای بهبود خود و احیای دنیا، باید نفس خود را سرکوب کنی. اگر میخواهی که به نتیجهی خوبی برسی، باید خودخواهی و غرور را کنار بگذاری و در خدمت دیگران باشی.
هوش مصنوعی: مدعیِ گاو یعنی آن کسی که مدعی است که میتواند ادعاهای بزرگ و بیاساس داشته باشد، و در عین حال نفس خود را دست کم گرفته و به خود میبالد، در واقع خود را از ارزشهای واقعی دور کرده و به چیزهای ناچیز و بیاهمیت توجه کرده است.
هوش مصنوعی: عقل تو مانند ابزاری است که میتواند به تو کمک کند تا بر تمایلات حیوانی و جسمیات غلبه کنی. به جهان مادی و تمایلات آن بیاعتنا باش و از عقل خود استفاده کن تا بر آنها فائق آوری.
هوش مصنوعی: عقل در محدودیت و اسیری به سر میبرد و آرزو دارد که روزی بیزحمت و با نعمت از جانب حق به او برسد، مانند غذایی که بر روی طَبَق آماده است.
هوش مصنوعی: روزی که بدون زحمت و تلاش باشد، چه فایدهای دارد؟ چرا که اگر گاو به زحمت نیفتد، سودی در کار نیست.
هوش مصنوعی: نفس میگوید: چگونه میتوانی مرا بکشید، در حالی که من همان گاو تو هستم؛ زیرا گاو نفس همان جسم و ظاهر توست.
هوش مصنوعی: پسر خرد در بیکسی مانده و نفس خونین او تبدیل به سرپرست و رهنما شده است.
هوش مصنوعی: روزیای که بدون زحمت به دست آید، همانند نیرویی برای روحهاست و به معنای روزی پیامبران نیز میباشد.
هوش مصنوعی: اما دستیابی به گنجی که در دل گاو نهفته است، تنها با قربانی کردن آن ممکن است، ای کاوشگر دوراندیش.
هوش مصنوعی: دیشب چیزی خوردهام وگرنه همه چیز را به تو میسپردم و تسلط بر فهم تو را در دست میگرفتم.
هوش مصنوعی: دیشب چیزی خوردهام که هیچکس نمیتواند آن را باور کند؛ هر چیزی که به ذهنم میرسد، از عمق و پنهانی درونم نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: چرا به دنیا و وسایل آن دل ببندیم، وقتی که زیبایی را از چشمان دلربا آموختهایم؟
هوش مصنوعی: در دنیای پیرامون، وسایل و عوامل زیادی وجود دارد که به آنها توجه میشود، اما بر روی علت اصلی و بنیادی که همه چیز به آن وابسته است، تمرکز کن.
هوش مصنوعی: پیامبران از عوامل طبیعی جدا شدند و معجزات خود را به آسمان نشان دادند.
هوش مصنوعی: بدون هیچ دلیلی دریا را شکافتند و در آن، دانههای گندم را یافتند که نشانی از کشت و کار نیست.
هوش مصنوعی: ریگها نیز به خاطر تلاششان به پشم و ابریشم تبدیل میشوند.
هوش مصنوعی: تمام قرآن شامل بیان علت شکست درویش و نابودی ابولهب است.
هوش مصنوعی: مرغی از بابل سنگهایی را به سمت لشکری پرتاب میکند و آن لشکر سنگیندل حبش را شکست میدهد.
هوش مصنوعی: پرندهای که به آسمان پرواز میکند، سنگی را به سمت فیل میاندازد و باعث میشود که آن فیل به شکل سوراخ سوراخ درآید.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای زنده شدن و بازگشت به زندگی، کارهایی باید انجام شود؛ به طوری که هر چیز مردهای در زمان مناسبی ممکن است دوباره جان بگیرد یا احیاء شود. به عبارتی دیگر، در شرایط خاص، حتی چیزی که از دنیا رفته نیز میتواند نشانهای از زندگی دوباره باشد.
هوش مصنوعی: حلقهای که بریده شده، تلاش میکند از جایی که هست، خون خود را از خونپالای خودش بگیرد.
هوش مصنوعی: از آغاز قرآن تا انتها، همگی بیانگر این است که هر چیزی وابسته به علل و اسباب خود است و در نهایت به آرامش و صلح میانجامد.
هوش مصنوعی: درک و فهم عمیق این راز نتیجهی فکر و عقل نیست؛ بلکه با تسلیم و بندگی به حقیقت، میتوانی به آن آگاهی و درک دست یابی.
هوش مصنوعی: بندهای منطقی و عقلانی به جمع آمدهاند و در این میان، فلسفه به شکل یک جنگجو و ماهر ظهور کرده است و عقل در این زمینه به اوج خود رسیده است.
هوش مصنوعی: عقل تو مانند مغز است، اما عقل خودت فقط به ظاهر و پوستهٔ امور توجه دارد. مانند پوست معدهٔ حیوان که همیشه در جستجوی جو و غذاست.
هوش مصنوعی: کسی که جستجوگر مغز و فکر است، از ظاهر و پوسته به اندازه زیادی ناراحت و آزرده خاطر میشود. اما وقتی به عمق و واقعیت میرسد، آن افکار ارزنده و ناب را حل و فصل میکند و از بین میبرد.
هوش مصنوعی: عقل جزئی میتواند دلایل متعددی برای هر موضوعی بیاورد، اما عقل کل هیچ گاه بدون یقین و اطمینان قدم بر نمیدارد.
هوش مصنوعی: عقل مانند دفتری است که همه چیز را به صورت سیاه و سفید مینگارد و محدود به دانستههای خود است؛ اما عقل برتر، فراتر از این محدودیت است و به فضایی وسیع و روشن مانند آسمانی پر از ماه و ستارهها دسترسی دارد.
هوش مصنوعی: نور ماه هیچگونه نگران از تاریکی یا روشنی نیست و بر دل و جان انسانها تابش میافکند.
هوش مصنوعی: این سیاه و سفید (شب و روز) به قدری ارزشمندند که به خاطر شب قدر، همچون ستارهای درخشان میدرخشند.
هوش مصنوعی: بهای کیسه و گونی از طلاست و بدون طلا، کیسه و گونی بیارزش هستند.
هوش مصنوعی: وجود انسان مانند پیوندی است که بدن به روح دارد. به همین ترتیب، مقام و ارزش روح نیز از نور و تابش معشوق ناشی میشود.
هوش مصنوعی: اگر تو روح زندهای بدون نور و روشنایی بودی، اکنون هیچ نمیگفتی که کافران مردهاند.
هوش مصنوعی: بخواب و بیدار شو، و بگو که کسی که سخن میگوید، در جستجوی حقیقت است، تا شاید در آیندهای دور، نتایج این تلاشها به بار نشیند.
هوش مصنوعی: هر چند در هر دورهای سخنانی وجود داشته، اما گفتار پیشینیان پشتیبان و راهنما بوده است.
هوش مصنوعی: همانطور که تورات، انجیل و زبور به درستی قرآن را تأیید میکنند، ای شکرگزار.
هوش مصنوعی: روزی بدون زحمت و بدون حساب بهشت، فرشته جبرائیل سیبی برای تو آورد.
هوش مصنوعی: خداوند باغی سرسبز و زیبا را خلق کرده که در آن بدون دردسر و زحمت، گلهای زیبا و پرباری رشد میکنند.
هوش مصنوعی: چرا که سود نان به خاطر خود نان است و این سود را به تو میدهد بدون واسطهی دیگر.
هوش مصنوعی: ذوق و شوقی که در نان نهفته است، مانند سفرهای پر از نان است؛ هر چند که خود نان ممکن است بدون سفره باشد، اما لذتش به آن است که هر کسی از آن بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که درآمد و روزی حقیقی انسان نه تنها با تلاش و کوشش بهدست نمیآید، بلکه به عدالت و انصاف نیز نیاز دارد، و اشاره به وجود شخصی به نام داود میکند که نماد عدالت است. به عبارتی، برای دستیابی به روزی و نعمتهای واقعی، باید به اصول قضایی و اخلاقی پیروی کرد.
هوش مصنوعی: وقتی نفس تو با یک انسان با تجربۀ مومن و دانا (شیخ) ملاقات کند و ببیند که تو به خواستهها و آرزوهایت دست یافتهای، آن وقت نفس تو نرم و قابل هدایت میشود.
هوش مصنوعی: مالک آن گاو رام زمانی متوجه شد که از وجود داود و قدرت او باخبر شد.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات عقل بر اوضاع تسلط پیدا میکند و در مقابل وسوسههای نفس پیروز میشود؛ در این حال، راهنمایی و کمک از کسی خردمند و با تجربه میتواند بسیار مؤثر باشد.
هوش مصنوعی: نفس مانند اژدهایی است که با قدرت و مهارت بسیاری همراه است، اما همین نفس میتواند باعث ضعف و آسیب به انسان هم شود. بنابراین بهتر است که با دقت و توجه به آن نگاه کنیم.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به صاحب گاو دست پیدا کنی، مثل الاغ زبانش را برای او بکش تا به آن سوی برود.
هوش مصنوعی: زمانی که کسی به نزدیکی ولی خدا برسد، زبانش از بیان حرفهای بیهوده و ناپسند کوتاه میشود.
هوش مصنوعی: میلیونها زبان و هر کدام پر از واژههای زیبا، اما هیچکدام نمیتوانند به طور کامل بزرگی و زیبایی او را توصیف کنند.
هوش مصنوعی: شخصی که به خود فخر میکند و ادعای دانایی دارد، با زبان شیوا و زیبا، هزاران دلیل و استدلال نادرست ارائه میکند.
هوش مصنوعی: شهر و مردم آن را میتوان به سادگی فریب داد، اما شاه را نمیتوان به سادگی فریب داد؛ او از اوضاع آگاه است و میتواند حقایق را تشخیص دهد.
هوش مصنوعی: در اینجا، گفته میشود که انسان میتواند در دل خود بر ذکر خدا و عبادت مشغول باشد، در حالی که در دست راست خود ابزارهای جنگی و آمادگی برای دفاع از خود را دارد. این تصویر نشاندهنده توازن میان روحانیت و دنیاگرایی است؛ یعنی هم میتوان به دعا و عبودیت پرداخت و هم در عین حال برای مقابله با خطرات آماده بود.
هوش مصنوعی: کتاب و ظاهر فریبندهاش را باور نکن، با او همدلی و همرنگی نکن.
هوش مصنوعی: به سمت حوضت میآورند تا وضو بگیری و در عمق آن غوطهور میشوی.
هوش مصنوعی: عقل روشن و نیکو برای طلب و جستوجو است، اما نفس تاریک و غافل بر آن غلبه دارد.
هوش مصنوعی: چون او در خانهٔ تفکر و عقل تو غریبه است، در واقع در برابر خود، به نوعی مانند سگی است که از شکوه و قدرت شیر هراس دارد.
هوش مصنوعی: بگذار تا شیرها به سمت جنگل بروند و این سگهای کور هم آنجا جمع شوند.
هوش مصنوعی: فریب نفس و بدن را کسی بهخوبی درک نمیکند، اما شخصی که به درک قلبی رسیده باشد، به راحتی میتواند از این مکرها فرار کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که ویژگیها و صفاتش شبیه به شما باشد، به شما نزدیک میشود و با شما ارتباط برقرار میکند، به جز داود که او در واقع استاد و راهنمای شما بوده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به مقام حقیقت و درک عمیق رسید، دیگر دچار تغییر و تبادل در جنس وجودی خود نمیشود.
هوش مصنوعی: تمام موجودات و مخلوقات به نوعی به عشق و محبت محبوب یا یارشان وابستهاند و این عشق است که موجب میشود علتهای مختلف و یقین در دلها شکل بگیرد.
هوش مصنوعی: هر شخصی که عیب و نقصی در خود دارد، ادعای بزرگ و مهمی میکند و به راحتی دیگران را قضاوت میکند.
هوش مصنوعی: از صدای پرندهای که صیاد آن را صدا میزند، مرغ خود را به سمت دیگر حرکت میدهد و بیدلیل رفتار میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی نقد واقعی را از نقل و گفتههای دیگر تشخیص ندهد، در واقع به بیراهه رفته است. پس در این صورت باید از او دوری کرد، حتی اگر حرفهایش ظاهراً خوب و معنوی به نظر برسد.
هوش مصنوعی: به معنی این جمله است که پیش او، چه چیزی رشد کرده باشد و چه مانع رشد شده باشد، همه یکسان است؛ اگر او با یقین ادعا کند که در چیزی شک دارد، در واقع در خود شک و تردید است.
هوش مصنوعی: اگر کسی بسیار هوشمند و بااستعداد باشد، اما نتواند برای تشخیص و تفاوتگذاریها تامل کند، نشاندهندهی نادانی اوست.
هوش مصنوعی: بشتاب و از او فرار کن، همانطور که آهو از شیر میگریزد. به سوی او نرو، ای دلیر و آگاه.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.