حسینی » کنز الرموز » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
این همه آب حیات از جوی تو
عقل را سرگشته گم در کوی تو
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
ای امید ناامیدان کوی تو
هر دو عالم را اشارت سوی تو
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۶
شرم دارد آفتاب ازروی تو
ماه نو در حسرت از ابروی تو
بشکند مشاطگان نطق را
شانه و صافی اندر موی تو
هرکجا رنگیست بویی می برم
[...]
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۹۱
ای حریم کعبه دل کوی تو
قبلفندان مقبل روی تو
گوشه گیران کرده در محرابها
همچو چشمت مستی از ابروی تو
پارسا چندین نگبر در دماغ
[...]
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
فاخته کوکو زنان در کوی تو
نالۀ قمری ز شوق روی تو
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۵ - حکایت شیخ سری
زنده بودم در جهان از بوی تو
جان سپارم عاقبت بر روی تو
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۵
از نصیحت برفروزد روی تو
از شکر گردد ترش ابروی تو
چند گرم خشم و بی باکی شدن
روی تو در آتشست از خوی تو
با می ما مشگ تو آمیختند
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۵۸ - در بیان اشاره به حدیث نیة المؤمن خیر من عمله
زشت باشد در نظرها روی تو
دور گرداند ز دلها خوی تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۶ - حکایت عبدالمطلب با ابرهه که قصد خراب کردن کعبه کرد
روی آن بینم که بیند روی تو
سوی آن پویم که پوید سوی تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۶ - حکایت عبدالمطلب با ابرهه که قصد خراب کردن کعبه کرد
من سگ کوی سگان کوی تو
خار هر گل کز وی آید بوی تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۳ - بقیه حکایت حضرت شعیب
دیده می خواهم ولی با روی تو
سرمه می خواهم ز خاک کوی تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۴۳ - در بیان حسنات الابرار سیئات المقربین
جان فدای آنکه بیند روی تو
یا رهی دارد شبی در کوی تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۴۴ - رجوع به باقی داستان حضرت خلیل الرحمن
ای دو عالم را اشاره سوی تو
عقل را سررشته گم در کوی تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶۸ - به آتش افکندن خلیل الرحمن را
مارو افعی راند از پهلوی تو
آب شیرین آورد در جوی تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۵ - رجوع به حکایت گدای عاشق
دیده خوش باشد ولی در روی تو
دل ولی در چنبر گیسوی تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۳ - خواب دیدن ابراهیم ع که اسماعیل را قربان کند
از عنایت زشت سازد خوی تو
تا گریزد هرکسی از کوی تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱۸ - بقیه داستان ابراهیم و قربانی کردن فرزند خود اسماعیل را
مهر روی من مگر زان سوی تو
میرباید قوت بازوی تو
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۸۶
ظاهرا پنهان گذشت از کوی تو
کاز نسیم صبح آمد بوی تو
از چه دارد نافه در جیب و بغل
گر صبا نگشوده چین موی تو
روز و شب پیوسته ام اندر نماز
[...]