عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
عدل کن چون پنج روزت مهلت است
گر کنی عدل آن کمال حکت است
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
اوست اصل کار و باقی محنت است
اوست مقصود و دگر ها زحمت است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۷ - وحی آمدن موسی را علیه السلام در عذر آن شبان
این قبول ذکر تو از رحمت است
چون نماز مستحاضه رخصت است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۰ - کشیدن موش مهار شتر را و معجب شدن موش در خود
ابتدای کبر و کین از شهوت است
راسخیِ شهوتت از عادت است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده
کان خوشی در قلبها عاریت است
زیر زینت مایهٔ بیزینت است
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۶ - در بیان تاثیر صحبت و خواص آن و فایدۀ مصاحبت فقرا و اولیا
طالبا اکسیر اعظم صحبت است
در حقیقت کیمیا این دولت است
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۲۴ - در بیان آنکه ترقی در طور مراتب نفس به طریق تنزل است
خلق نیکو بهتر از هر طاعت است
بر خلاف نفس جان را راحت است
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۲۷ - حکایت
راستی را او درین ره حجت است
قول او چون فعل او بی صنعت است
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۳۰ - در بیان حقیقت قلب انسانی و جامعیت او و اشارت بدانکه در انفس، دل مظهر علم الهی است و به مثابۀ لوح محفوظ است که ما وسعنی ارضی و لاسمائی و لکن وسعنی قلب عبدی المومن النقی التقی وتفصیل سخن بایزید بسطامی که لو ان العرش و ماحواه الف الف مرة فی زاویه من زوایاء قلب العارف ما احسن بها و تنبیه بر آنکه دل مظهر حق است.
وان دگر را آرزوی جنت است
دایماً خواهان حور و لذت است
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱
داند آن کو در خور این ذلت است
انما العزت کدامین عزت است
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۴
شاعران را شکر نعمت مدحت است
خادمان را شکر نعمت خدمت است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰ - اشاره به حدیث شریف موتوا قبل ان تموتوا
آفتابی را که چندین آفت است
سال و ماه و روز و شب در نکبت است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۴ - بیان نکوهش دنیا و مذمت اهل دنیا
روز آن هنگام رنج و محنت است
شب در آن هنگام بیم و وحشت است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۰ - در بیان شناختن شخصی آن مرد عارف را
چون تویی فاعل جراحت راحت است
با تو گلخن باغ و دوزخ جنت است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۱ - حکایت شخصی که به چاه رفت و در ته چاه اژدها دید
ماتم آن دارد که اندر حیرت است
نی مریضش را اجل نی صحت است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۱ - حکایت شخصی که به چاه رفت و در ته چاه اژدها دید
هریکی را بهره ای از راحت است
وان آن مسکین که اندر حیرت است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۱۷ - مطلع شدن شیخ فقیه از عمل و قول آن شوریده
لفظ از بهر معانی کسوت است
کسوت آن پوشد که او را قامت است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۴ - اشاره به قول شاه اولیا در دعای کمیل:فهبنی یا الهی و سیدی و مولای صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک
چون ز امر توست دوزخ جنت است
چون تو فرمایی عذابم رحمت است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۵ - گفتن شعیب که گریه ام از شوق جنت و ترس جهنم نیست
گریه هایم نی ز شوق جنت است
نی ز شوق حوری مه صورت است