صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷
بخت بد کآخر دمم شمشیر زد
جان بر آمد زود و جانان دیر زد
خواستم مجروح تر بودن ز غیر
هر چه زد دردا که بی توفیر زد
چشم بندی بین که ترکی شیرگیر
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۸
رفت وگریم در رکابش زار زار
تا به دامانش بنشیند غبار
من ز هجران گریم او نالد به وصل
مر مرا صد فرق باشد با هزار
زلف را بر چهره ات آرام نیست
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳
کاش مغزی داشتی تا جای خاک
پیر دهقان سرفکندی پای تاک
گر نبودی سفله پرور چرخ دون
غیر رز هرگز نروییدی زخاک
برده دل ها در ید آن شوخ چشم
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۸
دردمندیم و دوای خویشتن
چشم داریم از خدای خویشتن
هرکرا دست دعایی برخداست
من به فکر مدعای خویشتن
از من ای ناصح زبان کوتاه دار
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۹
بست زاهد از ردای خویشتن
پرده بر روی خدای خویشتن
هرچه پنهانتر کند پیداتر است
هرکه معبودش هوای خویشتن
روی تا کردم بدو، انداختم
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۰
وه که نگذاری به جای خویشتن
یک دل از زلف دو تای خویشتن
ترک تیرانداز چشمت عنقریب
زنده نگذارد سوای خویشتن
من به غم سازم تو با بیگانگان
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۳
کاش چون مینا به دستت بودمی
پیش روی چشم مستت بودمی
همچو خال ایمن ز آفات دوکون
با دو لعل می پرستت بودمی
فارغ از فکر دو گیتی تا ابد
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » رقیهنامه » بخش ۱
هیچ دریایی ندیدم بی کنار
جز تو ای عشق جهان آشوب یار
عقل سر بر آستانت مستکین
بنده ی حکم تو صد روح الامین
انبیا گردن به امرت داده باز
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » رقیهنامه » بخش ۲
داشت شاه تشنه کامان دختری
دختری خورشید رخ فرخ فری
اختری فرخنده کی فردوس فال
کش به دامان پروریدی ماه و سال
و آن رقیه نامش ناکامی صغیر
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۱۷
بار غم بنشسته سنگین بر دلم
ناقه کی خیزد به زیر محملم
آخر ز دلازاری شرمی ای فلک
تا به کی ستمکاری شرمی ای فلک
او شهید و ما اسیر اینک به راه
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۳۸
جنبشت ای آسمان گردد سکون
با چنین دوران شوی یارب نگون
زین پس ار گردی چو ما گردی زبون
زورق خضرات گردد بحر خون
آسمان ای آسمان تا کی ستمکاری
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۵۴- تاریخ رحلت ملاباشی
داغ ملاباشی آن دانشورم
سوخت دل در سینهٔ غمپرورم
ریخت بر خاک هبا آب نشاط
داد بر باد هدر خاکسترم
برد از جان غم آگین رنگ جشن
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۶۷- تاریخ وفات میرزا زین العابدین جندقی
شیخ شاکر جامع علم و عمل
پیر صابر صاحب عین الیقین
مرشد رهبر امام مقتدا
زیب بخش دین خیر المرسلین
زبده ی زهاد نخبه ی راستان
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۶۸- مولود پسر میرزا عبدالحسین
میرزا عبدالحسین آن مرد راد
زیور دل زیب دین و آذین زین
دوستش پیوسته در اعزاز و ناز
دشمنش همواره در آشوب و شین
نعمت دنیا و دین پنهان و فاش
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۷۱- تاریخ وفات میرزا سید محمد جندقی
میرزا سید محمد زد علم
از طلسم جسم در اقلیم جان
رخش رغبت بر فلک رانداز زمین
بس که نفرت داشت ز ابنای زمان
زین دژ هستی نما بربست رخت
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۸۰- تاریخ وفات آخوندملاقربانعلی جندقی
صاحب دین و دل آخوندآنکه الحق
بود در جندق به عصر خود یگانه
رخت رحلت بست سوی هشت رضوان
بعد هفتاد و سه از این رنج خانه
گفت تاریخ وفاتش را صفایی
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۸۱- منت ایزد را که خالی گشت و پاک
منت ایزد را که خالی گشت و پاک
کفش اصفاهان ز ریگ شیرهای
از اجاق کامرانی در کرند
سرنگون گردید دیگ شیرهای
از نهیب ترک تاز خیل مرگ
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۹۱- تاریخ ولادت حسینقلی فرمان نبیرهٔ یغما
فر یزدان کرد بر فرمان عطا
پوری آزرم ملک رشک پری
زین ولادت ساز شد برگ نشاط
پست و بالا را ثریا تا ثری
بانی بزمش مه سور انتساب
[...]

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۹۶- تاریخ مرمت کلی آب انبار جندق (۱۳۱۲ق)
داشت یغما قصد خطبی همه ثواب
خواست آب انبار را پاس از خراب
به صفائی امر فرمود از نخست
که مگیر این کار را زنهار سست
او هم از هر در که بودش پیشرفت
[...]
