گنجور

 
صفایی جندقی

داشت یغما قصد خطبی همه ثواب

خواست آب انبار را پاس از خراب

به صفائی امر فرمود از نخست

که مگیر این کار را زنهار سست

او هم از هر در که بودش پیشرفت

سی و دو کوشید تا هفتاد و هفت

پنج بار از که گل اندودش نمود

چار نوبت از لجن پاکش زدود

تا به امسالش که تعمیری به جا

کرد بر وجهی که خود دیدش سزا

خواست تاریخش وفائی از رهی

بی غرض از روی صدق و فرهی

آمد آب انبار چون مملو از آب

دل شد از انده تهی راندم جواب