گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون

 

صاحب خبرم ز هر طریقی

یعنی به رفیقی از رفیقی

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۱) حکایت آن زن که بر شهزاده عاشق شد

 

بیا ای مرد اگر با ما رفیقی

در آموز از زنی عشق حقیقی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۲) حکایت آن جوان که از زخم سنگ منجیق بیفتاد

 

جوانی داشت دیرینه رفیقی

رسیدش زخم سنگ منجنیقی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۰) حکایت شاهزاده و عروس

 

نه پیدا بود در پیشش طریقی

نه همبر در رکاب او رفیقی

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل

 

بدو گفتا چه جویم در مضیقی

زمانی خون این خور از طریقی

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۴

 

بامر حق بود پیر حقیقی

طلب میدار او را گر رفیقی

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۸

 

اگر آئی درین کشتی رفیقی

توان گفتن ترا مرد حقیقی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۱ - اسرار گفتن عبدالسلام با شیخ جنید از حقیقت منصور

 

نمودت همچو منصور حقیقی

که یارد کرد با او هم رفیقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید

 

توئی مرموز اسرار حقیقی

که با روح القدس دائم رفیقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۷ - در اثبات ذات کل در خلاصۀ آدمیان فرماید

 

درونت نور خورشید حقیقی

تو با روح القدس اینجا رفیقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - در ترک صفت صورت و یکتا بودن فرماید

 

شدم دُرّی ز دریای حقیقی

چو کردم با صدف چندین رفیقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۵ - در صفات پرده در افتادن فرماید

 

بیکباره چو خورشید حقیقی

ابا او کرد مر سایه رفیقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

مشو میگوی اسرار حقیقی

که با روح القدس اینجا رفیقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۴ - در صفت دنیا فرماید

 

از او بشناس اسرار حقیقی

که او با تست و تو با او رفیقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

ترا نقاش موجود از حقیقی

ابا دیدار او داری رفیقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

خبر کن تو تن از سرّ حقیقی

که با جان دائما در دل رفیقی

عطار
 
 
۱
۲