گنجور

 
۱
۲
۳
۱۲
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۷

 

همی می‌ چکد گویی از روی تو

عبیرست گویی مگر بوی تو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۷

 

همی بود تاج آید از موی تو

همی رنگ عاج آید از روی تو

۱ بیت
فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

همین است حاجت مرا سوی تو

ایا جان من بندهٔ روی تو

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را

 

که گر در همه عمر از روی تو

شوم سیر و ز عشرت خوی تو

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را

 

نگردم همی سیر از روی تو

همی شرم دارم من از شوی تو

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۷ - بازگشتن ورقه از شام

 

برم مهر روی تو و خوی تو

بر آفرینندهٔ روی تو

۱ بیت
عیوقی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم

 

به گوهر بانوان را بانوی تو

به غمزه جادوان را جادوی تو

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۴

 

شد سرشگم ز آرزوی روی تو چون روی تو

وز فراق روی تو بگداختم چون موی تو

جان من پاینده اندر تن ز مشگین موی تست

دل بود روشن ز روی فرخ دلجوی تو

از نهیب تیر مژگان و کمان ابرویت

[...]

۴ بیت
قطران تبریزی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۱ - صفت جنگ کردن خورشید

 

همه خویشتن جنگ بد خوی تو

کجا رفت گفتند نیروی تو

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۲ - رفتن فرانک با دلارام در شکارگاه گوید

 

ولی بود خاطر مرا سوی تو

که در بند کردم دو بازوی تو

۱ بیت
عثمان مختاری
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۵۰ - دیدن کاخی آباد و گفتگوی کوش آفریننده ی جهان با پیری فرزانه

 

ز تو دور گشته ست نیروی تو

وز این شکل زشت و چنین خوی تو

۱ بیت
ایرانشان
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۲

 

ای ببرده آب آتش روی تو

عالمی در آتشند از خوی تو

مشک و می را رنگ و مقداری نماند

ای نه مشک و می چو روی و موی تو

چشمکانت جاودانند ای صنم

[...]

۷ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۳

 

باد عنبر برد خاک کوی تو

آب آتش ریخت رنگ روی تو

جاودان را نیست اندر کل کون

هیچ دولتخانه چون ابروی تو

کفر و دین را نیست در بازار عشق

[...]

۱۴ بیت
سنایی
 

وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۷۳ - در حق صابر بن اسمعیل ترمذی

 

ای صابر ، ای سپهر سخن ، ای جهان فضل

ای کعبهٔ افاضل ایام کوی تو

ای برده نور چشم معانی ز لفظ تو

وی خورده آب باغ معالی ز جوی تو

تا گوی نظم و نثر بمیدان فگنده ای

[...]

۱۰ بیت
وطواط
 

وطواط » ترجیعات » شمارهٔ ۴ - نیز در مدح اتسز

 

ای توتیای دیدهٔ من خاک کوی تو

کم گشته آبروی من از عشق روی تو

همچون نسیم خلد بود نزد من بقدر

بادی که او نشان دهد از خاک کوی تو

ای یوسف زمانه، چو یعقوب بود

[...]

۷ بیت
وطواط
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳

 

ترک من ای من سگ هندوی تو

دورم از روی تو دور از روی تو

بر لب و چشمت نهادم دین و دل

هر دو بر طاق خم ابروی تو

من به گردت کی رسم چون باد را

[...]

۸ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴

 

ای جان من به جان تو کز آرزوی تو

هست آب چشم من همه چون آب جوی تو

ای من غلام آن خم گیسوی مشکبوی

افتاده در دو پای تو از آرزوی تو

هر شب خیال روی تو آید به پیش من

[...]

۵ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵

 

جرم رهی دوستی روی تو

آفت سودای دلش موی تو

دل نفس عشق تو تنها زند

در همه دلها هوس روی تو

ناوک غمزه مزن آندان که او

[...]

۵ بیت
انوری
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷

 

ای شب تاری غلام موی تو

روز روشن پیشکار روی تو

چاکر روز و شبم تا روز و شب

نایبند از روی تو وز موی تو

بنده موی تو دلهای جهان

[...]

۹ بیت
ادیب صابر
 
 
۱
۲
۳
۱۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۲۸