گنجور

 
قطران تبریزی

امیر ابر تو فروردین فرخ باد فرخنده

مبراد از دلت شادی مبراد از لبت خنده

بسان کوه بادی تو فراز تخت پاینده

ز دل تیمار کاهند بدل شادی فزاینده

هران چیزی کجا کردند زیر خاکش آگنده

همه کردی بسان خاک در گیتی پراکنده

توئی دارنده مردم خدایت باد دارنده

که شاد و زنده چندانیم تا تو شادی و زنده

ترا من بنده زان خواهم همیشه شاد و فرخنده

که بی تو ذره ای نبود روان و جان من زنده

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode