منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی
نادرهتر آنکه طفلکان نخروشند
خون ز گلو بر نیاورند و نجوشند
وان کشندگان سختکوش بکوشند
پس به کواره فرو نهند و بپوشند
امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۸۵
ترکان ملک با خرد و باهوشند
حور شَبَه زلف و دیو آهن پوشند
دیوند چو روز رزم جان را کوشند
حورند چو پیش تخت شه مینوشند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۳ - فیالهدایة
به سخن چون شکر همه نوشند
به سخا دل درند و جان جوشند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۸ - در مدح شیخالامام جمالالدّین ابونصر احمدبن محمّدبن سلیمان الصغانی
هرچه اندر جهان سخن کوشند
نزد رمز تو حلقه در گوشند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۷ - حکایة فیالتّمثّل الصوفی
چون رهی پیش آنکه مدهوشند
از پی خلق حلقه در گوشند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - در پژوهش این کتاب
تو مردم بین که چون بیرای و هوشند
که جانی را به نانی میفروشند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
گهی بر خرمنِ مه مشک پوشند
گهی در خرمن گل باده نوشند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد
که چوپانانم آن جا شیر دوشند
پرستارانم این جا شیر نوشند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد
بگفت آن جا به صنعت در چه کوشند؟
بگفت انده خرند و جان فروشند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۲ - عاشق شدن لیلی و مجنون به یکدیگر
کردند شکیب تا بکوشند
وان عشق برهنه را بپوشند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
به کابله را ز طفل پوشند
تا خون بجوش را نخوشند
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
بیمصیبت به غم چرا کوشند؟
جامههای سیه چرا پوشند؟
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
گه دروغی به راستی پوشند
گاه زهری در انگبین جوشند
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در معراج حضرت رسالت علیه الصلوة والسلام
جهانی بهرت امشب در خروشند
همه کرّوبیان حلقه به گوشند
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
همه چون صوفیان خرقه پوشند
ز بیخویشی درآن خوشی خموشند
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۴ - درونش از دو عالم فرد باشد
بغفلت از ره شهوت بکوشند
هر آن چیزی که میخواهند پوشند
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۵ - در بیان خرقه ارادت فرماید
چنین خرقه ز دست شیخ پوشند
بجان در راه تعظیمش بکوشند
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۹ - هم در این معنی بنوع دیگر فرماید
بصد جان جرعهٔ اینجا فروشند
همه تقلید اینجا چون بپوشند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶ - در صفت معراج حضرت محمّد علیه الصّلوة و التسلیم فرماید
همه بهر تو امشب در خروشند
ز جان و دل تمامت حلقه گوشند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۳ - در صفت ره یافتن و می عشق خوردن و جانان دیدن به تحقیق گوید
مئی کان عاشقان صادق بنوشند
همه باید کز آن سرّ کم خروشند