گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۸

 

جهاندار زو هم نه خشنودبود

زتیزی روانش پراز دود بود

فردوسی
 

عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۲۶

 

تا در دو جهان قضای معبود بود

تا خلق جهان و چرخ موجود بود

گر ملک بود بدست محمود بود

ور سعد بود بدست مسعود بود

عنصری
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۱۵ - آگاهی ایرانیان از نیرنگ کوش و کارزار با دشمن

 

سوار ار جنان تار و هم پود بود

زمین را ز خون یلان رود بود

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۲۱ - کارزار سلم با کوش و حیلت کردن قارن و هزیمت شدن کوش

 

همه روی گیتی پُر از دود بود

گریزنده را سر همی سود بود

ایرانشان
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲

 

هر بوده که او ز اصل نابود بود

نابوده و بود او همه سود بود

گر یک نفسش پسند مقصود بود

نابود شود هر آینه بود بود

سنایی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۶ - خلوت اول در پرورش دل

 

عود شد آن خار که مقصود بود

آتش گل مجمر آن عود بود

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹

 

هر که را ذره‌ای وجود بود

پیش هر ذره در سجود بود

نه همه بت ز سیم و زر باشد

که بت رهروان وجود بود

هر که یک ذره می‌کند اثبات

[...]

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۳۳ - العبودیة

 

حُسنی که گواه صنع معبود بود

چون حسن بتم زلطف موجود بود

رو بر در او ایاز می باش مُدام

تا عاقبت کار تو محمود بود

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱۹۰

 

حُسنی که گواه حسن معبود بود

چون حسن بتم زلطف موجود بود

رَو بر در او اَیاز می باش مُدام

تا عاقبت کار تو محمود بود

اوحدالدین کرمانی
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده

 

عشق تو بر هر چه آن موجود بود

آن ز وصف حق زر اندود بود

مولانا
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۲

 

دوش بازم آتشی در جان غم فرسود بود

تا سحر در منزلم از ناله دود آلود بود

ماه من در نیم شب طالع شد از برج شرف

گوئیا در برج طالع کوکب مسعود بود

در دهانش فکرها کردم که یابم جای بوس

[...]

ناصر بخارایی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۳

 

پیش از آن کین شخص ناموجود من موجود بود

کوی یارم مقصد و روی توام مقصود بود

پیش از آن کآب بقا را خشک رود تن بدید

جام می در دستم و در دست بانگ رود بود

پیش از آن کز عشق مغز خاکیان بوئی نداشت

[...]

ناصر بخارایی
 

شاه نعمت‌الله ولی » متفرقات » در ذکر نام بعضی از مشایخ

 

دیگر آن عارف و دود بود

کنیت او را ابوسعود بود

شاه نعمت‌الله ولی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۸

 

گر دلت آینه صورت مقصود بود

هر چه مقصود تو باشد همه موجود بود

در محبت غرضی گر بود آلوده دلی است

حیف باشد که محبت غرض آلود بود

دیر حاصل شود از نخل قدت میوه دل

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۸

 

از هر چه در این دایره موجود بود

مقصود شناسایی معبود بود

مقصود حق از وجود ما معرفتست

ور نی ز وجود ما چه مقصود بود

اهلی شیرازی
 
 
۱
۲