گنجور

 
اهلی شیرازی

گر دلت آینه صورت مقصود بود

هر چه مقصود تو باشد همه موجود بود

در محبت غرضی گر بود آلوده دلی است

حیف باشد که محبت غرض آلود بود

دیر حاصل شود از نخل قدت میوه دل

بقیامت هم اگر وعده کنی زود بود

مشکل این است که میسوزدم از دود درون

لعل نارسته خطت کاتش بی دود بود

ناله مرغ ز گل خاصیت عشق بود

عاشق از دوست محال است که خشنود بود

دل بیدرد در این ره بچه کارت آید

بد بود اهلی اگر در غم بهبود بود