فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۱
که برگیرد آن راکه تو افگنی
که پیوندد آن را که تو بشکنی
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱۰
تو هم یک سواری اگر ز آهنی
همی کوه خارا ز بن برکنی
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱۱
نگر نامور طوس را نشکنی
ترا آن به آید که اسپ افگنی
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۵
گر ایدونک گویم که تو بدتنی
بد اندیش وز تخم آهرمنی
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۴
بکشتی و تا بودهای بدتنی
نه از آدم از تخم آهرمنی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲ - در ستایش سلطان محمود رحمه الله
در اقبال و در فضل و در هر فنی
جهانیست در زیر پیراهنی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۷ - رهایی یافتن گلشاه
نیارست می خواستش بزنی
که بر مال خویشش نبد ایمنی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۷ - بگفت این و بر دوست بگریست زار
پدر نه و مادر نه و خال نی
شب و روز خوارا جز از خاک نی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۷ - بازگشتن ورقه از شام
که خواهی به گلشاه اگر همتنی
طلاقش دهم تا کنی برزنی
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۸ - همو راست
ای دوستی نموده و پیوسته دشمنی
درشرط ما نبود که با من تو این کنی
دل پیش من نهادی و بفریفتی مرا
آگه نبودهام که همی دانه افکنی
پنداشتم همی که دل از دوستی دهی
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۸
ای شده مشغول به ناکردنی،
گرد جهان بیهده تا کی دنی؟
آهن اگر چند گران شد، تورا
سلسله بایدت ازو ده منی
چونکه نشوئی به خرد روی جهل
[...]
خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۱۶
معبود خودی وعابد خویشتنی
زیرا که برای خود کنی هر چه کنی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۴ - ملامت کردن پدر دختر خویش را
به پنجم پسر باز گرد اوژنی
بود اژدهاکش هژبر افکنی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو
سه مغفر ز زر چون مه از روشنی
به زر صد پرند آور روهنی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
به رخسار او ماه تابنده نی
چو شیرین لب لعل او قند نی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۰ - گرفتن فرامرز،حصار را و کشتن طورگ ونامه نوشتن به شاه کیخسرو و پاسخ یافتن
که در پرده دوستی دشمنی
توان کرد هنگام مرد افکنی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۷ - بخشیدن کیخسرو،رای هندی را به فرامرز
کنون او ز بد خویی و بد تنی
پدیدار کرده است اهریمنی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۶ - نامه شاه کیخسرو به فرامرز
که چون تو سواری هژبر افکنی
سرافرازگردی و شیر اوژنی