فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح امیر ابویعقوب یوسف بن ناصرالدین
می اندرگفتگو آمد پس از گفتار جنگ آمد
خم و خمخانه اندر چشم من تاریک و تنگ آمد
به گوش من همی از باغ بانگ نای و چنگ آمد
کس ار می خورد بی آواز نی بر سرش سنگ آمد
مرا باری همه مهر از می بیجاده رنگ آمد
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۸ - آغاز داستان بهرام
خود زرِ دَهدَهی به چنگ آمد
دُر ز دریا گهر ز سنگ آمد
عطار » وصلت نامه » بخش ۵ - الحکایت الرموز سئوال کردن مردی از حضرت شاه اولیا که در بهشت روز هست
ولیکن اصل او بیرنگ آمد
از آن هر دم در اینجا تنگ آمد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸۳
هر کی در ذوقِ عشق دنگ آمد
نیک فارغ ز نام و ننگ آمد
نشود بند گفت و گوی جهان
شیرگیری که چون پلنگ آمد
شیشهٔ عشق را فراغتهاست
[...]
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۰
بیبحر صفا گوهر ما سنگ آمد
بیجان جهان جان و جهان تنگ آمد
چون صحبت دوست صیقل جان و دلست
در جان گیرش که رافع زنگ آمد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶ - در نعت سیدالمرسلین و خاتم النبیین علیه من الصلوات الفضلها و من التحیات اکلمها
چون سهیلش رفیق سنگ آمد
سنگ در دم عقیق رنگ آمد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴۰
شدم آسوده تا از دیده اشک لاله رنگ آمد
نهادم پشت بر دیوار تا پایم به سنگ آمد
غم عالم چه حد دارد به گرد عاشقان گردد؟
حصار عافیت دیوانه را خوی پلنگ آمد
حذر از دشمنی کن کز طریق صلح می آید
[...]
سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۶
دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد
پیرهن بر اعضایم همچو غنچه تنگ آمد
جلوه چون تذرو باغ جامه چون پر طاووس
چهره چون گل رعنا با هزار رنگ آمد
بسته بر کمر ترکش تیغ شعله و آتش
[...]
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶۳
سویم آن بت بدخو دوش با درنگ آمد
با لب چو گل خندان بهر صلح و جنگ آمد
سرخوش و غزلخوانان با رباب و چنگ آمد
شب که مست و در بزمم یار شوخ و شنگ آمد
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۲
ز ابرام طلب نومیدیام آخر به چنگ آمد
دعا از بس گرانی کرد دستم زیر سنگ آمد
ز سعی هرزهجولان رنجها بردم درین وادی
ز پایم خار اگر آمد برون از پای لنگ آمد
به رنگ صبح احرام چه گلشن داشتم یا رب
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶
زان غنچهدهان دلم به تنگ آمد
وز دیده سرشک لاله رنگ آمد
هر گوشه که گوش دادم از عشقش
آواز نی و نوای چنگ آمد
بس چنگ زدم به دامن پاکان
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۱
هر امیری را رو به جنگ آمد
پشت خاک از خون او لاله رنگ آمد
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۵۹ - دو بیت دیگر
دلم ز دست جفایت ز بس به تنگ آمد
ز آه نیمه شب چارهای به چنگ آمد
ولی عجب کنم از سختی دلت که ز آه
هزار تیر فکندم مگر به سنگ آمد
طغرل احراری » دیوان اشعار » مثمن
نه این سودا به سر از نشئه افیون و بنگ آمد
کجا این ناله از نی کی چنین مطرب به چنگ آمد؟!
ز هجرش بر تنم ناخن زخم عام لنگ آمد
عجب دارم که آن نازآفرین از من به ننگ آمد
مرا از فرقت جانان به جانم صد خدنگ آمد
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » مثمن
ز بهر کشتنم آن شوخ با تیر و تفنگ آمد
دل مجروح محزونم ازین سودا به تنگ آمد
تبسمهای لعل میْپرست و خال رخسارش
به شهر حسن هندوزاده از ملک فرنگ آمد!
اگر چندی نباشد بر شنا از شش جهت جویش
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » مثمن
ز بهر کشتنم آن شوخ با تیر و تفنگ آمد
دل مجروح محزونم ازین سودا به تنگ آمد
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۱ - نیرنگ رفیق طرار در دیدن روی زن یار
یار طرار از این به تنگ آمد
تیر تدبیر او به سنگ آمد
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۴ - در مسافرت کردن شوهر و سپردن خانه و زن خود بهدست رفیق بدگوهر
زن ز نازکدلی به تنگ آمد
پای خود داریش به سنگ آمد
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۶ - جعل نامه و گرفتار ساختن مرد بیگناه
دلم از نوکری به تنگ آمد
شیشهٔ طاقتم به سنگ آمد