گنجور

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

ابا خویشتن بر یکی پرّ من

خجسته بود سایهٔ فرّ من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

بر آتش برافگن یکی پرّ من

ببینی هم اندر زمان فرّ من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۵

 

بدو مال ازان پس یکی پر من

خجسته بود سایهٔ فر من

فردوسی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۶ - پاسخ فرستادن ویرو پیش موبد

 

چو باشد بانوی تو خواهر من

چه باشد گر نشیند هم بر من

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۶ - پاسخ فرستادن ویرو پیش موبد

 

دگر طعنه زدی بر گوهر من

که بهتر بد ز بابم مادر من

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۳ - زارى کردن ویس از رفتن رامین

 

نگارا تا تو بودی در بر من

به نوشین خواب خوش بد بستر من

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد

 

چرا تیره نباشد اختر من

که در خاک است ریزان گوهر من

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل

 

قضا چه‌نوشت گویی بر سر من

چه خواهد کرد با من اختر من

فخرالدین اسعد گرگانی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۷

 

گه یار شوی تو با ملامت‌گر من

گه بگریزی ز بیم خصم از بر من

بگذار مرا چو نیستی در خور من

تو مصلح و من رند نداری سر من

سنایی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۱ - در مدح شرف الدوله احمد

 

ای قد تو سیمین صنوبر من

رخسار تو خورشید از مهر من

خال و خط ت دام و دانه من

چشم و لب تو خصم و داور من

مژگان تو صف صف کمانکش من

[...]

سوزنی سمرقندی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

معشوق، مرا گفت نشین بر در من

مگذار درون آنکه ندارد سر من

آنکس که مرا خواهد گو: بیخود باش

این، درخور کس نیست مگر در خور من

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

چندان نازست ز عشق تو در سر من

کاندر غلطم که عاشقی تو بر من

یا خیمه زند وصال تو بر سر من

یا در سر این غلط شود این سر من

عین‌القضات همدانی
 
 
۱
۲
۳
۱۰
sunny dark_mode