فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۰ - سخن دقیقی
به ایتاش و خَلُّخ ستان برگذر
بکش هرک یابی به کین پدر
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰ - جنگ کردن رستم با فرامرز و بانو گشسب (و) آزمودن رستم، ایشان را پنهان داشتن خود را در جنگ
مگر آنکه نایی بدین ره گذر
وگر آیی آرم دو چشمت به در
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۲ - رزم شیروی با مهارک
چنان در شب تیره کردی گذر
که از نامده روز رفتی به در
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۰ - سئوال فرامرز از برهمن
جهان همچو خانیست بر رهگذر
خردمند از این خانه جوید حذر
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۷ - خوان چهارم و پنجم و ششم در رفتن فرامرز از سرما و گرما و کشتن کرگدن و رسیدن به خوان هفتم
یکی اژدها است بر رهگذر
کزو چرخ گردنده جوید حذر
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۶۴ - آگاه کردن کوش، ضحاک را از رفتن آتبین به ایران
به راهی که بر قاف دارد گذر
به بلغار و سقلاب رفت او به در
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۹ - کل نفس ذائقة الموت ثم الیناترجعون
کو منوچهر و ایرج و نوذر
بهمن و کیقباد و اسکندر
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مردی گران جان که در بیابان به درویشی رسید
آتش تو چیست دنیا درگذر
هم چو شیران کن ازین آتش حذر
عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » گفتار عاشقی که از بیم قیامت میگریست
چون بر آن آتش کند روغن گذر
از وجود روغنی آید بدر
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۱ - در اثبات ذات و دل گوید
بهشت نقد جو از نسیه بگذر
که هستی این زمان از خویش بر در
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
از این نورست نوح و پور آذر
تو از این نور یک لحظه بمگذر
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۲ - ترغیب نمودن طالبان براه حق و بیان مستی و شور کردن، وظهور ولایت ولی را در هر نشأه بازنمودن، و شرح حال خود بر آن افزودن
حق بآدم گفت از گندم حذر
تا نیفتی از بهشت ما بدر
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۳ - تمثیل در فرستادن عقل و حیا و علم از حضرت عزت بحضرت آدم (ع)
علم معنی دان و از بد کن حذر
زآنکه ایندنیا ندارد ره بدر
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۳ - تمثیل در فرستادن عقل و حیا و علم از حضرت عزت بحضرت آدم (ع)
علم معنی دان و از صورت گذر
زانکه صورت بین شده خود در بدر
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۵ - قصه شیخ شقیق بلخی و هارون الرشید، و بیان نمودن ربقه امام معصوم موسی کاظم علیه السلام و منصور حلاج و تمثیل آنکه آشنا بیگانه را راه به آشنائی مینماید و بیگانه آشنا نمیشود
رو حذر از آه مسکینان حذر
ورنه افتی تو به دنیا در به در
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۹ - در مذهب غیبت نمودن و اندیشۀ آن، و مجلس گفتن شیخ شبلی و سؤال سائل و جواب دادن شیخ او را و تنبیه شدن شیخ از آن
ای پسر از خفتن و خوردن گذر
تا به جنّت بر تو بگشایند در
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری
ناگهم افتاد در کویش گذر
بود چون فرزند او بیرون در
عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
گفت چندین کرده بر خصمان گذر
کی توان شد راضی آخر این قدر؟
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۷ - دل نهادن عرب بر التماس دلبر خویش و سوگند خوردن کی درین تسلیم مرا حیلتی و امتحانی نیست
هرچه آید بر زبانتان بیحذر
همچو طفلان یگانه با پدر
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۶ - پیش رفتن دقوقی رحمة الله علیه به امامت
کور را پرهیز نبود از قذر
چشم باشد اصل پرهیز و حذر