فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
مرا عشق تو در جان خوشتر از جان
وگرچه جان من زو گشت رنجان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
پس ای دایه تو جانت را مرنجان
ز بهر من مخور زنهار با جان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست
به هجرش برفشانم دُرّ و مرجان
به وصلش برفشانم دیده و جان
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۵ - در مدح ابومنصور وهسودان
خدای ما که پیدا کرد از ناچیز انس و جان
ز بهر انس و جان او را پدید آورد انس جان
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - در صفت عشق مجنون
ای شمع نهانخانهٔ جان
پروانهٔ خویش را مرنجان
عطار » بلبل نامه » بخش ۲۷ - مجادلهٔ بلبل با باز که از غرور و پندار کاری بر نیاید جز به خدمت پیر
کلامت را بینداز از سر جان
ز بهر ذوق تن جان را مرنجان
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳ - در معراج حضرت خاتم صلی الله علیه و آله
خطاب ما شنو هر لحظه از جان
میان اهل دنیا خود مرنجان
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را
تو شیخا کل ز من واصل شد و جان
تو خود زین معنی اینجاگه مرنجان
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۲ - سؤال کردن شیخ جنید از منصور در حقیقت شرع
بدین معنی ترادیدم دل و جان
مرا در بود خوداکنون مرنجان
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۶ - سخن گفتن شیخ کبیر با منصور از نموداری قصاص
تو بامنصور و منصور است درجان
دمادم روی می بنمایدت جان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۵ - در صفت دل فرماید
هر آنکو جان دهد او کل شود جان
ز جانان کل شود در دیدن جان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۶ - در خطاب کردن با دل در اعیان کل و گذرکردن از تقلید فرماید
وصالت میرباید جوهر جان
نمییارم که بینم رویت ای جان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۷ - حکایت
به یک ره پاکشو از جسم وز جان
دل خود بیش از این اینجامرنجان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید
از او ره یافتم او رهبر جان
ورامیجستم و اندر برم جان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت میدهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید
تو هم سرگشتهٔ دل هستی ای جان
در این حسرت بسی خود را مرنجان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید
ترا چندین در این ره گفتم ای جان
که بیش از پیش مر خود را مرنجان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید
زهی نور تجلّی در دل و جان
فکنده عاشقان بیجان بسا جان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۷ - مناجات کردن شیخ اکّافی در حضرت آفریدگار عزّ شانه و آمرزش خواستن او از حق
تو داری جان و دل هستی دل و جان
دمادم عاشقان خود مرنجان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۹ - در التماس کردن فناء کل حضرت سلطان العارفین از شیخ حسین منصور قدّس اللّه روحهما فرماید
تو ذاتی و نمودی رویم ای جان
مراتو بیشکی اینجا مرنجان