گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۱۳
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۲ - رفتن فرانک با دلارام در شکارگاه گوید

 

اگر می کشی می کشم رای تو

سراینک نهاد است درپای تو

۱ بیت
عثمان مختاری
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۲۹

 

ای چرخ پیر بندهٔ تدبیر و رای تو

ای اختران چرخ همه خاک پای تو

هرچند روشن‌اند و بلند آفتاب و ماه

دارند روشنی و بلندی ز رای تو

جز کردگار عالم و سلطان روزگار

[...]

۲۲ بیت
امیر معزی
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۳۰

 

ای صدر دین و نصرت دین در بقای تو

وی فخر ملک و رونق ملک از لقای تو

عید است و همچنانکه تو شادی به ‌روز عید

شادند ملک و دین به لقا و بقای تو

ای چون پدر همام و قلم در کفت همای

[...]

۳۶ بیت
امیر معزی
 

امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴

 

جانا جفا نکردم هرگز به جای تو

کارم به جان رسید زجور و جفای تو

هرچند جز جفا نکنی تو به جای من

حقا که جز وفا نکنم من به جای تو

دل برده‌ای اگر ببری جان روا بود

[...]

۶ بیت
امیر معزی
 

امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۴۵

 

عمری گذاشتم صنما در وفای تو

وز صد هزارگونه‌ کشیدم جفای تو

آن چیست از جفا که نکردی به جای من

وان چیست از وفا که نکردم به جای تو

مسکین دلم‌گر از تو کشیدست صد جفا

[...]

۵ بیت
امیر معزی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۶۰ - دانش پرسیدن کامداد، برماین را و پاسخ او

 

همی خواست کز دانش و رای تو

شود آگه از پیکر و جای تو

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۸۰ - لشکر آرایی طیهور و پیام او به کوش و پاسخ وی

 

چه پنداشتی کآن جفاهای تو

شده راست با دشمنان رای تو

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۴۲ - پیشنهاد قارن به کوش برای جنگ تن به تن

 

مگر ساخته بند بر پای تو

سپرده به نستوه یل جای تو

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۶۳ - پاسخ قراطوس به کوش و نپذیرفتن فرمان او

 

رسید و بخواندم سخنهای تو

نبینم ز دانش همی رای تو

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۰۲ - پاسخ کوش به فاروق و خواستن باژ

 

بپرسیدم از دانش و رای تو

پسندیدم این جای بر جای تو

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » بهمن‌نامه » دیباچه » بخش ۴ - در تمثیل جوارح انسان گوید

 

دو پیک سبکتاز دو پای تو

همی تازد آنجا بود رای تو

۱ بیت
ایرانشان
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۷

 

عاشقم بر لعل شکرخای تو

فتنه‌ام بر قامت رعنای تو

ماه بر راه اوفتاد از روی تو

سرو شرمنده شد از بالای تو

پوست در تن خشک دارم همچو چنگ

[...]

۸ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۸

 

باز افتادیم در سودای تو

از نشاط آن رخ زیبای تو

دستمان گیر الله الله زینهار

زان که بنهادیم سر در پای تو

باز ما را جاودان در بند کرد

[...]

۹ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹

 

ای گشته ز تابش صفای تو

آیینهٔ روی ما قفای تو

بادست به دست آب و آتش را

با صفوت و نور خاک پای تو

با تو چه کند رقیب تاریکت

[...]

۱۵ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۰

 

ای کعبهٔ من در سرای تو

جان و تن و دل مرا برای تو

بوسم همه روز خاک پایت را

محراب من‌ست خاک پای تو

چشم من و روی دل‌فریب تو

[...]

۹ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۱

 

تا بدیدم زلف عنبرسای تو

وان خجسته طلعت زیبای تو

جان‌و دل نزدت فرستادم نخست

آمدم بی‌جان و دل در وای تو

بی دل و بی‌جان ندارد قیمتی

[...]

۹ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۳

 

ای تماشاگاه جان‌ها صورت زیبای تو

وی کلاهِ فرقِ مردان پای تا به پایِ تو

چرخ گردان در طواف خانهٔ تمکین تو

عقل پیر احسنت‌گویِ حکمتِ برنای تو

چون خجل کردی دو عالم را پدید آمد ز رشگ

[...]

۱۶ بیت
سنایی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۵ - در مدح وزیر صدرالدین

 

ای صدر دین و دنیا بادا بقای تو

منشیندا کسی بجز از تو بجای تو

بیگانه باد با تو غم و آشنا طرب

بادا ببحر لهو طرب آشنای تو

بر کلک تست تکیه گه ملکت زمین

[...]

۱۵ بیت
سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۳
 
تعداد کل نتایج: ۲۵۰