یکی پاسخ نامه فرمود و گفت
که با رای مردم خرد باد جفت
رسید و بخواندم سخنهای تو
نبینم ز دانش همی رای تو
نمودن بزرگی و گندآوری
به دل ناپسند است اگر بنگری
پدید آید این داستان در مصاف
که با کیست مردی و با کیست لاف
دگر، مردمان را که درخواستی
بدین آرزو نامه آراستی
اگر زیردستان تو را درخوراند
مرا نیز درخور، که در کشوراند
که ما با پرستش نکردیم خوی
دل تو نکردی چنین آرزوی
نکردیم فرمان شاهان پیش
تو مپسند نیز این سخنهای خویش
چو در نامه این داستانها براند
فرستاده ی کوش را پیش خواند
به پیش وی انداخت تا بازگشت
در آن راه پرانتر از بازگشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.