گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۳

 

شگفت آیدم چون پسر خوانیم

به دکان بر خویش بنشانیم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۴۰

 

بدو گفت بهرام چون دانیم

بداندیش و بدساز چون خوانیم

فردوسی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام

 

ترا خوانیم و شاید گر بخوانیم

که ما ره جز به در گاهت ندانیم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را

 

امید و رنج تو ضایع نمانیم

ترا زین پس به افزونی رسانیم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۴ - رفتن رامین به همدان به جهت ویس

 

هوای دل به پیروزی برانیم

که هم پیروز بخت و هم جوانیم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۳ - زارى کردن ویس از رفتن رامین

 

گمان کردم که ما با هم بمانیم

هر آن کامی که دل خواهد برانیم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۴ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

من و تو هر دو فرزند جهانیم

ابر یک حال بودن چون توانیم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۰ - مکاتبه با دوستان و مدح سیف الدوله محمود

 

سپاس ازو که مر او را بدو همی دانیم

وزانچه هست نگردیم و دل نگرانیم

چنانکه دانیم او را به عقل کی باشد

چنانکه باشد او را به وهم کی دانیم

چگونه انکار آریم هستی او را

[...]

مسعود سعد سلمان
 

خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲

 

این چرخ فلک که ما در او حیرانیم

فانوس خیال از او مثالی دانیم

خورشید چراغ‌دان و عالم فانوس

ما چون صوریم کاندر او حیرانیم

خیام
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۵۸ - آمدن رستم به خدمت لهراسپ شاه گوید

 

همان فره زور یزدانیم

بجا هست تیغ سرافشانیم

عثمان مختاری
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۶۳ - خبر یافتن کوش از نشستن آتبین به دریا

 

چنین داد پاسخ که ایرانیم

به مژده ز شاه نو ارزانیم

ایرانشان
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۷

 

ما قد ترا بنده‌تر از سرو روانیم

ما خد ترا سغبه‌تر از عقل و روانیم

بی روی تو لب خشک‌تر از پیکر تیریم

با موی تو دل تیره‌تر از نقش کمانیم

بیرون ز رخ و زلف تو ما قبله نداریم

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - ترجیع در مدح تاج‌الدین ابوبکربن محمد

 

در ده می اسوده که امروز برآنیم

کاسباب خرد را به می از پیش برانیم

زانگونه می صرف که چون یک دو سه خوردیم

در چشم خود از بی‌خبری هیچ نمانیم

با کام خرد کام نگنجد به میانه

[...]

سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۵

 

ای روی خوب تو سبب زندگانیم

یک روزه وصل تو طرب جاودانیم

جز با جمال تو نبود شادمانیم

جز با وصال تو نبود کامرانیم

بی‌یاد روی خوب تو ار یک نفس زنم

[...]

انوری
 
 
۱
۲
۳
۱۰