گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

که از آبگینه همی خانه کرد

وزان خانه گیتی پر افسانه کرد

فردوسی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۶ - دار زدن ارجاسپ گودرز پیر را گوید

 

مر آن ریش کافور گون شانه کرد

به تابوت جا آن یل از خانه کرد

عثمان مختاری
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱ - آغاز سخن

 

چون گهر عقد فلک دانه کرد

جعد شب از گرد عدم شانه کرد

نظامی
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۷ - جواب دادن منصور شبلی را

 

حقیقت عقل اینجا خانهٔ کرد

دگر مر عشق آن ویرانهٔ کرد

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۳ - در نکوهش مفتی می‬فرماید

 

پس گرفت آن زر بسوی خانه کرد

وز یتیم بی پدر بیگانه کرد

عطار
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۷

 

ای خسروی که درگه قدر تو را سپهر

تا روز حشر مقصد اهل زمانه کرد

غوغای فتنه دست به جایی که بر گشاد

حزم تو دفع آن به سر تازیانه کرد

پرواز کرد گرد جهان طایر جلال

[...]

ظهیر فاریابی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۵

 

باز بوی گل مرا دیوانه کرد

باز عقلم را صبا بیگانه کرد

بازم از سر تازه شد مستی عشق

بس که بلبل ناله مستانه کرد

گل چو شمع خوبرویی برفروخت

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۶

 

باز یاد آن شبم دیوانه کرد

کان پسر با من به خواب افسانه کرد

شد خراب این دیده و سلطان حسن

از کجا منزل درین ویرانه کرد؟

کم مبادش مویی، ار چه زلف را

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۰

 

وه که آن ترک پری پیکر مرا دیوانه کرد

آشنا ناگشته از عقل و خرد بیگانه کرد

هر مسلمانی که شکل آن بت بدکیش دید

پشت بر محراب و مسجد روی بر بتخانه کرد

آن که هر جا قصه لیلی و مجنون خواندی

[...]

جامی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۵

 

پیش اغیار آن پریرخ تا دو سنبل شانه کرد

هردو عالم را پریشان بر دل دیوانه کرد

روی و مویش فتنه اما چشم او مردم کش است

با شهیدان هرچه کرد آن نرگس مستانه کرد

نام من از گوشه گیری گم چو مجنون گشته بود

[...]

اهلی شیرازی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۱ - در بیان حقیقت عشق و آثار و احکام آن

 

عشق آدم را اسیر دانه کرد

دام او شد دانه تا افسانه کرد

اسیری لاهیجی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۷

 

ناله نی بند بندم را زهم بیگانه کرد

این صفیر آتشین جان مرا پروانه کرد

تا قیامت جوهر تیغ زبانها می شود

عشق چون فرهاد و مجنون هر که را افسانه کرد

پیش آن لبها که نی در ناخن شکر شکست

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۹۰

 

ناله من بزم عشرت را مصیبتخانه کرد

اشک شور من نمک در دیده پیمانه کرد

تازه شد زخم هواداران، مگر باد صبا

زلف مشکین ترا در دامن خود شانه کرد؟

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۴۵ - جامه باف

 

جامه باف امرد خط رخسار خود را شانه کرد

عشقبازان را اصول شانه اش دیوانه کرد

سیدای نسفی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۴

 

حرف پیری داشتم لغزیدنم دیوانه کرد

قلقل این شیشه رفتار مرا مستانه کرد

با رطوبتهای پیری برنیامد پیکرم

از نم این برشکال آخر کمانم خانه کرد

دل شکستی دارد اما قابل اظهار نیست

[...]

بیدل دهلوی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۹۱ - تتمه حکایت پسر مهتر تاجر

 

پندها او را بسی شاهانه کرد

در نصیحت گوش او دردانه کرد

ملا احمد نراقی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸

 

هر گه که ناوکی ز کمانت کمانه کرد

اول شکاف سینهٔ مرا نشانه کرد

دستی که بر میان وصال تو می‌زدم

تیغ فراق منقطعش از میانه کرد

تا چشمم اوفتاد به شاهین زلف تو

[...]

فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹

 

ای خوشا رندی که رو در ساحت می‌خانه کرد

چارهٔ دور فلک از گردش پیمانه کرد

سال ها کردم به صافی خدمت میخانه را

تا می صاف محبت در وجودم خانه کرد

دانهٔ تسبیح ما را حالتی هرگز نداد

[...]

فروغی بسطامی
 
 
۱
۲