هر گه که ناوکی ز کمانت کمانه کرد
اول شکاف سینهٔ مرا نشانه کرد
دستی که بر میان وصال تو میزدم
تیغ فراق منقطعش از میانه کرد
تا چشمم اوفتاد به شاهین زلف تو
عنقای عشق بر سر من آشیانه کرد
سیل غمت فتاد به فکر خرابیام
چندان که در خرابه من جغد خانه کرد
در ناف آهوان ختا نافه گشت خون
تا جعد مشکبوی تو را باد شانه کرد
هر سر خبر ز سر محبت کجا شود
الا سری که سجدهٔ آن آستانه کرد
تنها من اسیر خط و خال او شدم
بس مرغ دل که صید بدین دام و دانه کرد
تیغ ستم کشیده به سر وقت من رسید
الحق که در حقم کرم بیکرانه کرد
گفتم مگر ز باده به دامن نشانمش
برخاست از میانه و مستی بهانه کرد
منت خدای را که شراب صبوحیام
فارغ ز ورد صبح و دعای شبانه کرد
بی مهری از تو دید فروغی ولی مدام
فریاد از آسمان و فغان از زمانه کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل شاعر به بیان درد و عشق و غم میپردازد. او از تیرهایی که از کمان معشوقش به قلبش میخورد صحبت میکند و به توصیف بیقراری و دلتنگیاش میپردازد. در این شعر، محبوب تبدیل به منبعی از عذاب و سختی برای شاعر شده و او را به خرابی و ناکامی کشانده است. همچنین از زیباییهای محبوب، مانند زلف و عطرش، یاد میکند و اینکه چگونه این زیباییها باعث اسیری دل او شدهاند. شاعر در نهایت شکرگزار است که حتی با وجود مشکلات، با شراب و حس عشق، لحظاتی از آرامش و دوری از دعاهای شبانه را تجربه میکند. در کل، این شعر ترکیبی از عشق، غم و زیباییهای زنانگی است.
هوش مصنوعی: هر بار که تیر از کمان تو پرتاب میشود، نخستین هدف آن، شکاف سینهٔ من است.
هوش مصنوعی: دستی که به دنبال وصال تو بودم، حالا با جدایی و فراق از بین رفته است.
هوش مصنوعی: زمانی که نگاه من به موهای زیباترینت افتاد، عشق همچون پرندهای افسانهای در زندگیام جا گرفت.
هوش مصنوعی: غم تو مثل سیلی به سراغ من آمده و به فکر خراب کردن زندگیام افتاده، بهطوری که جغد در ویرانههای زندگیام nest کرده است.
هوش مصنوعی: در دشتهای ختا، خون ناف آهوان بهدلیل عشق تو جاری شد تا اینکه نسیم، موهای عطرآگین تو را شانه کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به عشق و محبت حقیقی دست یافته باشد، میداند که چه راهی را باید برود و به کجا باید برگردد. تنها کسی که به درگاه محبوب سجده کرده و تسلیم اوست، میتواند به این درک برسد.
هوش مصنوعی: تنها من هستم که به دلیل زیباییها و جذابیتهای او اسیر شدم؛ خیلیها همچون من فریب این دام و زیبایی او را خوردهاند.
هوش مصنوعی: تیغ ظلم به موقع بر سر من فرود آمد و در واقع، نسبت به من لطف و احسان بیپایانی انجام داد.
هوش مصنوعی: گفتم شاید با نوشیدن شراب، او را به سمت خود بکشانی. اما او از میان جمع بلند شد و مستی را بهانه قرار داد.
هوش مصنوعی: شکر خدا را که نوشیدن شراب صبحگاهیام، مرا از عبادت صبح و دعاهای شبانه بینیاز کرد.
هوش مصنوعی: فروغی از بیمهری و دوری تو احساس ناامیدی کرد، اما در عوض، پیوسته در آسمان ناله و فریاد از سختیهای زمانه سر داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.