ناله نی بند بندم را زهم بیگانه کرد
این صفیر آتشین جان مرا پروانه کرد
تا قیامت جوهر تیغ زبانها می شود
عشق چون فرهاد و مجنون هر که را افسانه کرد
پیش آن لبها که نی در ناخن شکر شکست
بهر جوی شیر نتوان گریه طفلانه کرد
عشق تا برد از سرم بیرون غرور عقل را
جبهه ام را سنگ صندل سای هر بتخانه کرد
تا زخواب ناز مژگان تو قامت راست کرد
سینه آیینه را زخم نمایان شانه کرد
هر که دنبال من آید مست گردد در دو گام
نقش پارا مستی رفتار من پیمانه کرد
نیست آسان زیر کوه درد قد افراشتن
چون کمان در سینه من ناوک او خانه کرد
هر که را بر خاک بنشانی به خاکت می کشد
شمع آخر تکیه بر خاکستر پروانه کرد
روی گرم عشق دل را کرد صائب بی ادب
میهمان را این چنین گستاخ صاحبخانه کرد
می تواند دست زد در دامن منزل چو راه
هر که صائب چون خیال خود سفر در خانه کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسی عمیق از عشق و درد ناشی از آن است. شاعر از ناله نی و تاثیر آن بر جانش سخن میگوید و عشق را به افسانههایی چون فرهاد و مجنون تشبیه میکند. او از چالشهای عشق و جدایی نیز میگوید، مانند شکست در مقابل زیبایی و احساس درماندگی. عشق در این شعر به عنوان نیرویی قدرتمند معرفی میشود که عقل را از بین میبرد و انسان را دچار مستی و دیوانگی میکند. در نهایت، شاعر به تأثیرات عشق بر زندگی و هویت فردی اشاره دارد و بیان میکند که عشق میتواند انسان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: ناله نی، من را از هم جدا کرد و به خاطر این صدای آتشین، جانم را مانند پروانهای درآورد.
هوش مصنوعی: عشق مانند داستانهای فرهاد و مجنون، تا ابد دلیری و قدرت کلام را به نمایش میگذارد و همیشه بر دلها تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: در برابر لبهایی که مثل شکر شیریناند و صدای خوشی دارند، نمیتوان از لحن نوزادی گریه کرد و خواستار شیر شد.
هوش مصنوعی: عشق مرا از عقل و خرد دور کرد و تمام غرورم را از بین برد، به طوری که مانند سنگی در محل عبادت فکر و اندیشهام قرار گرفت.
هوش مصنوعی: چشمهای خوابآلود و ناز تو باعث شد تا قامت من راست شود و سینهام مانند آینه زخمی نمایانگر شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال من بیاید، در مدت کوتاهی تحت تأثیر رفتار و جنب و جوش من احساس سرخوشی و شادابی میکند.
هوش مصنوعی: تحمل درد و رنج به شدت سخت و دشوار است. در دل من مانند تیر درون کمان، احساس او جا گرفته و نمیتوانم آن را فراموش کنم.
هوش مصنوعی: هر کسی را که بر زمین بنشانی، در نهایت به خاک بازمیگردد. این که شمع آخر بر خاکستر پروانه تکیه میکند، نشان میدهد که حتی در پایان زندگی و مرگ، یاد و خاطره عشق و زیبایی باقی میماند.
هوش مصنوعی: عشق با لطافت و محبت خود، دل صائب را بیادب کرده و او را به جسارت وامیدارد، به گونهای که میهمان را اینچنین جسور و بیتوجه به صاحبخانه میکند.
هوش مصنوعی: میتوان به راحتی وارد خانه شد، مانند کسی که در خیال خود سفر میکند و به راحتی به دنیای خود میرود، همانطور که صائب در شعرش به این موضوع اشاره کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وه که آن ترک پری پیکر مرا دیوانه کرد
آشنا ناگشته از عقل و خرد بیگانه کرد
هر مسلمانی که شکل آن بت بدکیش دید
پشت بر محراب و مسجد روی بر بتخانه کرد
آن که هر جا قصه لیلی و مجنون خواندی
[...]
پیش اغیار آن پریرخ تا دو سنبل شانه کرد
هردو عالم را پریشان بر دل دیوانه کرد
روی و مویش فتنه اما چشم او مردم کش است
با شهیدان هرچه کرد آن نرگس مستانه کرد
نام من از گوشه گیری گم چو مجنون گشته بود
[...]
ناله من بزم عشرت را مصیبتخانه کرد
اشک شور من نمک در دیده پیمانه کرد
تازه شد زخم هواداران، مگر باد صبا
زلف مشکین ترا در دامن خود شانه کرد؟
جامه باف امرد خط رخسار خود را شانه کرد
عشقبازان را اصول شانه اش دیوانه کرد
حرف پیری داشتم لغزیدنم دیوانه کرد
قلقل این شیشه رفتار مرا مستانه کرد
با رطوبتهای پیری برنیامد پیکرم
از نم این برشکال آخر کمانم خانه کرد
دل شکستی دارد اما قابل اظهار نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.