کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۳۳
از بهر دمی که با تو بر کار کنم
چون نای همیشه نالۀ زار کنم
یک لحظه گر از کنار تو دور افتم
چون چنگ تو روی سوی دیوار کنم
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۵۰ - ایضا له
زبزرگوارا! من ترک مدح گفتن تو
اگر کنم نه ز تقصیر ، از اضطرار کنم
عطای شعر چو از تو جفا و جور بود
ضرورتست که خاموشی اختیار کنم
امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱
نه رای آنکه بترک دیار و یار کنم
نه جای آنکه سر کویش اختیار کنم
نه روی آنکه تحمل کنم ببوی امید
نه روز آنکه شب وصل را شمار کنم
سزای من دلم از دیده در کنار نهاد
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۸
نه نگاری که دل و جان به غمش یارکنم
عشق او هرچه کند حکم به آن کار کنم
روز من چون شود از گردش گردون شب تار
از فروغ رخ او شمع شب تار کنم
نه رفیقی که ز اخلاق پسندیده او
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۹
به عزم کعبه سفر گفتم اختیار کنم
بدین بهانه گذر بر دیار یار کنم
ولی چه سود که نگذاردم مدار سپهر
که بر مراد دل خویش هیچ کار کنم
صبا رساند غباری ز موکبش آن به
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۱۹
چو یار رخت سفر بست من چه کار کنم؟
وداع عمر کنم یا وداع یار کنم؟
تویی که میروی از چشم من چنین سرمست
منم که دوری ازین چشم پرخمار کنم
تو اختیار سفر کردی، از نظر رفتی
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ سوم در ذکر وزرا » ۱۷۸- خواجه شیخ محمد
گفتم اظهار غم عشق بر یار کنم
گریه مانع شد و نگذاشت که اظهار کنم
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۴۶- امیر عزیز الله
محرمی نیست که با او گله از یار کنم
چه کنم؟ درد دل خود به که اظهار کنم؟
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت اول
بارها با خود این قرار کنم
که روم ترک عشق یار کنم
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۶
در دشمن زنم و دوستی اظهار کنم
دست دل گیرم و دریوزه دیدار کنم
ناله نغمه سرایان چمن بی اثر است
روشی وام ز مرغان گرفتار کنم
رشته را این صنمان حبل متین می سازند
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴۶
چگونه توبه ز می موسوم بهار کنم
من آن نیم که پشیمانی اختیار کنم
خوش آن که روز شب خود ز روی یار کنم
شبی به روز در آن زلف مشکبار کنم
مروت است که بوسد لب تو ساغر و من
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۵۷
به دست چون شکن زلف او شمار کنم
مگر ز عقده دل سبحه اختیار کنم
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۷
کی بود دل ز می وصل تو سرشار کنم
غصه را خون کنم و در دل اغیار کنم
طفل مکتب شوم و پیش ادیب نگهت
سبق شکوة هجران تو تکرار کنم
ته بته گریة خون گشته که در دل گر هست
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۹ - قطعه در نکوهش روزگار خویش
روزگاریست، عقل می کوبد
کنج آسایش اختیارکنم
در به روی جهانیان بندم
کنج آسایش اختیارکنم
سفر دور مرگ، نزدیک است
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۰۶
وقت آن شد که دگر سر حق اظهار کنم
خرقه و سبحه بدل بابت وز نار کنم
راز عشقش که پس پرده دل هست نهان
با دف و چنگ عیان بر سربازار کنم
صوفیان را ز می صاف چشانم قدحی
[...]
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۸
گله تا حشر اگر زیار کنم
شرح یک شمه از هزار کنم
چاره ی یأس شد زو عده ی وصل
تا چه با درد انتظار کنم
روزگارم سیه تو کردی و من
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۲
بروزگار اگر کار اختیار کنم
بغیر عشق چه کاری بروزگار کنم
بباغ عشق خزان و بهار یکرنگ است
نه بلبلم که بگل ناله در بهار کنم
بخمرخانه خمار جز خمار نبود
[...]
حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲
تحمل از غم تو یا ز روزگار کنم
بغیر آنکه خورم خون دل چکار کنم
اگر عناصر این نه فلک ورق گردد
غمت رقم نشود گرچه اختصار کنم
بطول روز قیامت شبی ببایستی
[...]