گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - در صفت ابر و مدح یکی از بزرگان

 

زهی هوا را طواف و چرخ را مساح

که جسم تو ز بخارست و پرتو ز ریاح

اگر به صورت و ترکیب هستی از اجسام

چرا به بالا تازی ز پست چون ارواح

ز دوستی که تو داری همی پریدن را

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - مدح امیر ماهو

 

در همه کارها کند انجاح

نبود مثل او به هزل و مزاح

مسعود سعد سلمان
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - ایضاً له

 

ای نام تو بخشیده بخشنده ارواح

آیات رسالت را انفاس تو الواح

برنامه دیوان هنر فضل تو عنوان

در کشتی دریای سخا رای تو ملاح

انعام تو بر خسته دل سایل مرهم

[...]

ابوالفرج رونی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷۹ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

دلیران ببستند قلب جناح

تو گفتی که پوشیده گیتی سلاح

عثمان مختاری
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۹

 

یا صبیح الوجه قدحان الصباح

والندامی بین سکران و صاح

ای چو روح تازه آمد وقت آنک

روح ما را باز گردانی به راح

وضع الالسن من اوتار نا

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۵

 

ای خلافت را امام و ای امام را قوام

قصد تو قمع فساد و عزم تو عون صلاح

سید شرقی و مجد دین و اهل شرق و غرب

از کف و کلک تو در راحت چو روح تو ز راح

هم فلاح و هم صلاح از خدمتت زاید که تو

[...]

ادیب صابر
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را

 

چو مرغ از پی کوچ برکش جناح

مشو مست راح اندرین مستراح

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۹ - جنگ اول اسکندر با روسیان

 

الانی ز پس ایسوی بر جناح

سر انداختن کرده بر خود مباح

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۳) حکایت در حال ارواح پیش از آفریدن اجسام

 

چنین گفتند کان مدت که ارواح

درو بود آفریده پیش از اشباح

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۱۰) حکایت در اهل دوزخ

 

ترا گر بو عُبَیده هست جرّاح

دلت را بر جراحت نیست اصلاح

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید

 

کدورت رفته بود و عین ارواح

ورا رخ باز بنموده در اشباح

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

زهی اسرار تو مشکات ارواح

مرا از جان و دل نورست مصباح

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۷ - در سؤال کردن صاحب اسرار فرماید

 

توئی جام عیان از عین مصباح

حقیقت جان جان در عین ارواح

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۶ - در مناجات بدرگاه حضرت قاضی الحاجات عرض میکند

 

ای بداده صالح خود را صلاح

ای نبوّت داده با او در صباح

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

درید قدرت وجودت چل صباح

داد ترکیبی مرورا روح راح

عطار
 
 
۱
۲
۳
۱۱