گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۵

 

مرا کی از سبوی می گزیر است

که در روز خمارم دستگیر است

به نامه چون نویسم راز دل را

حدیثم شعله و کاغذ حریر است

دل دیوانه ای در بند دارم

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

ز موج سبزه زاهد در غدیر است

گمان می برد کاین موج حصیر است

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - قضا و قدر

 

به قید زندگی هرکس اسیر است

ز فکر آب و نانی ناگزیر است

سلیم تهرانی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱ - در صفت ملک هندوستان

 

محبت آفتاب و برج شیر است

هوایش هم از این رو گرمسیر است

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۸ - رفتن رام بدیدن ستیچن زاهد و پرسیدن خبر ستارهٔ سهیل

 

سهیل اختر که بس روشن ضمیر است

درین صحرا به طاعت گوشه گیر است

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۱ - پادشاهی دادن رام ببیکن را و رفتن در شهر لنکا

 

که چشم همتم زین سیر سیر است

ترا بخشیده ام این قلعه دیر است

ملا مسیح
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹

 

مرد خدا که پیشت، پامال چون حصیر است

ز استادگی است خنجر، ز افتادگی حریر است

ناز و نعیم فردوس، هستند تشنه او

آن بینوا که دائم، از نان خشک سیر است

شاهان ز تیغ آهش، بیچاره اند و عاجز

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰

 

نه همین صبح از غمم پیر است

بهر من شام نیز دلگیر است

ناله من، ز ناتوانی ها

بی صداتر از آب تصویر است

مرو از ره به مهربانی خصم

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱

 

نه شوق منصب هندم، نه ذوق جاگیر است

که سیر چهره سبزان هزار کشمیر است

بهند سایه دیوار خویش خرم و شاد

نشسته شاه جهانم، غمم جهانگیر است

اگر قلمرو هستی شود پر از دشمن

[...]

واعظ قزوینی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱

 

دل هجران زده از سیر گلستان سیر است

دور از او موج هوابر سر ما شمشیر است

نزند ال و پرش در دم حیرت رنگم

این خزان جلوه، تذرو چمن تصویر است

نالهٔ العطش آمد ز نگاهش چون شمع

[...]

جویای تبریزی
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶

 

این تیغ که شیر فلکش نخجیر است

شمشیر وکیل آن شه کشورگیر است

پیوسته کلید فتح دارد در مشت

آن دست که بر قبضهٔ این شمشیر است

هاتف اصفهانی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » چمن و انجمن » بخش ۱ - مثنوی مسمّی به چمن و انجمن

 

نفس را تا اثر در دام اسیر است

نوای عجز نالی دلپذیر است

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۹

 

چشم کور گدا نمک گیر است

چشم صاحب بصیرتان سیر است

حزین لاهیجی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

قرارگاه جهان بر مدار تقدیر است

عجب زخواجه که درگیر و دار تدبیر است

اگر بلطف بخوانند کبک صیاد است

و گر بقهر برانند باز نخجیر است

نه لطف خاصه ی طاعت نه خشم لازم جرم

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۷

 

از آن دریا که غواصش ضمیر است

در آن ایوان که از فکرش سریر است

نشاط اصفهانی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode