نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴ - آمرزش خواستن
بدین امّیدهای شاخ در شاخ
کرمهای تو ما را کرد گستاخ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم
پرنده مرغکان گستاخ گستاخ
شمایل بر شمایل شاخ بر شاخ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار
گَهی سوی درختان دید گستاخ
که گویی مرغ شد پرید بر شاخ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهینبانو شیرین را
رضا دادش که در میدان و در کاخ
نشیند با ملک گستاخ گستاخ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
به سیم دیگران زرین مکن کاخ
کزین دین رخنه گردد، کیسه سوراخ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
بُخار تلخ شیرین بود گستاخ
چو شیرین شد رطب، خار است بر شاخ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد
ز جای گوسفندان تا درِ کاخ
دورویه سنگها زد شاخ در شاخ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین
ز مجروحی دلش صد جای سوراخ
روانش بر هلاک خویش گستاخ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار
من آیم خود به خدمت بر سر کاخ
زمین بوسم به نیروی تو گستاخ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو
بپرس از عقل دوراندیش گستاخ
که «چون شاید شدن بر بام این کاخ؟»
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - سخن گفتن مجنون با زاغ
این تیرِ زبان گشاده گستاخ
وان زاغ پریده شاخ بر شاخ
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابنسلام
با نخل رطب چو گشت گستاخ
دستی به رطب کشید بر شاخ
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - نیایش کردن مجنون به درگاه خدای تعالی
مرغی بپریدی از سر شاخ
رفتی برِ او به طبعِ گستاخ
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
خونی که بود درون هر شاخ
بیرون چکد از مسام سوراخ
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
سرهای تهی ز طرهٔ کاخ
آویخته هم به طرهٔ شاخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
تنگی مطرحش به تیر دو شاخ
کرده بر شیر شرزه گور فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۰ - صفت خورنق و ناپیدا شدن نعمان
چون فرو دید چار گوشهٔ کاخ
ساحتی دید چون بهشت فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۲ - کشتن بهرام اژدها را و گنج یافتن
اژدها دیده باز کرده فراخ
کآمد از شست شاه تیرِ دو شاخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن بهرام به جای پدر
سالی از دانه بر نرستن شاخ
تنگ شد دانه بر جهانْ فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی
گفت کای میزبانِ زرینکاخ
جایگاهت خوش است و برگْ فراخ