مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱ - سر آغاز
شه حسامالدین که نور انجمست
طالب آغاز سِفر پنجمست
این ضیاء الحق حسام الدین راد
اوستادان صفا را اوستاد
گر نبودی خلق محجوب و کثیف
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲ - تفسیر خذ اربعة من الطیر فصرهن الیک
تو خلیلِ وقتی ای خورشیدهش
این چَهار اطیار رهزن را بکش
زانک هر مرغی ازینها زاغوش
هست عقل عاقلان را دیدهکَش
چار وصف تن چو مرغان خلیل
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳ - در سبب ورود این حدیث مصطفی صلوات الله علیه که الکافر یأکل فی سبعة امعاء و المؤمن یأکل فی معا واحد
کافِران مهمان پیغمبر شدند
وقتِ شام، ایشان به مسجد آمدند
که آمدیم ای شاه ما اینجا قُنُق
ای تو مهماندار سکان افق
بینواییم و رسیده ما ز دور
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۴ - در حجره گشادن مصطفی علیهالسلام بر مهمان و خود را پنهان کردن تا او خیال گشاینده را نبیند و خجل شود و گستاخ بیرون رود
مصطفی صبح آمد و در را گشاد
صبح آن گمراه را او راه داد
در گشاد و گشت پنهان مصطفی
تا نگردد شرمسار آن مبتلا
تا برون آید رود گستاخ او
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵ - سبب رجوع کردن آن مهمان به خانهٔ مصطفی علیهالسلام در آن ساعت که مصطفی نهالین ملوث او را به دست خود میشست و خجل شدن او و جامه چاک کردن و نوحهٔ او بر خود و بر سعادت خود
کافِرَک را هیکلی بد یادگار
یاوه دید آن را و گشت او بیقرار
گفت آن حجره که شب جا داشتم
هیکل آنجا بیخبر بگذاشتم
گرچه شرمین بود شرمش حرص برد
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۶ - نواختن مصطفی علیهالسلام آن عرب مهمان را و تسکین دادن او را از اضطراب و گریه و نوحه کی بر خود میکرد در خجالت و ندامت و آتش نومیدی
این سخن پایان ندارد آن عرب
ماند از الطاف آن شه در عجب
خواست دیوانه شدن عقلش رمید
دست عقل مصطفی بازش کشید
گفت این سو آ بیامد آنچنان
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷ - بیان آنک نماز و روزه و همه چیزهای برونی گواهیهاست بر نور اندرونی
این نماز و روزه و حج و جهاد
هم گواهی دادنست از اعتقاد
این زکات و هدیه و ترک حسد
هم گواهی دادنست از سرّ خَود
خوان و مهمانی پی اظهار راست
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۸ - پاک کردن آب همه پلیدیها را و باز پاک کردن خدای تعالی آب را از پلیدی لاجرم قدوس آمد حق تعالی
آب چون پیگار کرد و شد نجس
تا چنان شد کآب را رد کرد حس
حق بِبُردش باز در بحر صواب
تا بِشُستَش از کرم آن آبِ آب
سال دیگر آمد او دامنکشان
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۹ - استعانت آب از حق جل جلاله بعد از تیره شدن
ناله از باطن برآرد کای خدا
آنچ دادی دادم و ماندم گدا
ریختم سرمایه بر پاک و پلید
ای شه سرمایهده هَل مِن مَزید؟
ابر را گوید بِبَر جای خوشش
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰ - گواهی فعل و قول بیرونی بر ضمیر و نور اندرونی
فعل و قول آمد گواهان ضمیر
زین دو بر باطن تو استدلال گیر
چون ندارد سیر سرت در درون
بنگر اندر بول رنجور از برون
فعل و قول آن بول رنجوران بود
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۱ - در بیان آنک نور خود از اندرون شخص منوّر بیآنک فعلی و قولی بیان کند گواهی دهد بر نور وی؛ در بیان آنک آن نور خود را از اندرون سرّ عارف ظاهر کند بر خلقان بیفعل عارف و بیقول عارف افزون از آنک به قول و فعل او ظاهر شود، چنانک آفتاب بلند شود بانگ خروس و اعلام مؤذن و علامات دیگر حاجت نیاید
لیک نور سالکی کز حد گذشت
نور او پر شد بیابانها و دشت
شاهدیاش فارغ آمد از شهود
وز تکلّفها و جانبازی و جود
نور آن گوهر چو بیرون تافتهست
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۲ - عرضه کردن مصطفی علیهالسلام شهادت را بر مهمان خویش
این سخن پایان ندارد مصطفی
عرضه کرد ایمان و پذرفت آن فتی
آن شهادت را که فرخ بوده است
بندهای بسته را بگشوده است
گشت مؤمن گفت او را مصطفی
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۳ - بیان آنک نور که غذای جانست غذای جسم اولیا میشود تا او هم یار میشود روح را کی اسلم شیطانی علی یدی
گرچه آن مطعوم جانست و نظر
جسم را هم زان نصیبست ای پسر
گر نگشتی دیو جسم آن را اکول
اسلم الشیطان نفرمودی رسول
دیو زان لوتی که مرده حی شود
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴ - انکار اهل تن غذای روح را و لرزیدن ایشان بر غذای خسیس
قسم او خاکست گر دی گر بهار
میر کونی خاک چون نوشی چو مار
در میان چوب گوید کرم چوب
مر کرا باشد چنین حلوای خوب
کرم سرگین در میان آن حدث
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۵ - مناجات
ای خدای بینظیر ایثار کن
گوش را چون حلقه دادی زین سخن
گوش ما گیر و بدان مجلس کشان
کز رحیقت میخورند آن سرخوشان
چون به ما بویی رسانیدی ازین
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۶ - تمثیل لوح محفوظ و ادراک عقل هر کسی از آن لوح آنک امر و قسمت و مقدور هر روزهٔ ویست هم چون ادراک جبرئیل علیهالسلام هر روزی از لوح اعظم عقل مثال جبرئیلست و نظر او به تفکر به سوی غیبی که معهود اوست در تفکر و اندیشهٔ کیفیت معاش و بیرون شو کارهای هر روزینه مانند نظر جبرئیلست در لوح و فهم کردن او از لوح
چون ملک از لوح محفوظ آن خرد
هر صباحی درس هر روزه برد
بر عدم تحریرها بین بیبنان
و از سوادش حیرت سوداییان
هر کسی شد بر خیالی ریش گاو
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷ - تمثیل روشهای مختلف و همتهای گوناگون به اختلاف تحری متحریان در وقت نماز قبله را در وقت تاریکی و تحری غواصان در قعر بحر
همچو قومی که تحری میکنند
بر خیال قبله سویی میتنند
چونک کعبه رو نماید صبحگاه
کشف گردد که کی گم کردست راه
یا چو غواصان به زیر قعر آب
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۸ - تفسیر یا حسرة علی العباد
او همی گوید که از اشکال تو
غره گشتم دیر دیدم حال تو
شمع مرده باده رفته دلربا
غوطه خورد از ننگ کژبینی ما
ظلت الارباح خسرا مغرما
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۹ - سبب آنک فرجی را نام فرجی نهادند از اول
صوفیی بدرید جبه در حرج
پیشش آمد بعد بدریدن فرج
کرد نام آن دریده فرجی
این لقب شد فاش زان مرد نجی
این لقب شد فاش و صافش شیخ برد
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲۰ - صفت طاوس و طبع او و سبب کشتن ابراهیم علیهالسلام او را
آمدیم اکنون به طاوس دورنگ
کو کند جلوه برای نام و ننگ
همت او صید خلق از خیر و شر
وز نتیجه و فایدهٔ آن بیخبر
بیخبر چون دام میگیرد شکار
[...]