قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - در مدح ابوالحسن علی لشگری
کافور بار شد فلک و کوه سیمرنگ
وز کوه کرد روی سوی دشت غرم و رنگ
کهسار سیمرنگ شد و چرخ سیمگون
آبی زریر گون شده باده عقیق رنگ
چرخ کبود مانده برو ابر جای جای
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴
ای همیشه جان بدخواهان فکنده در بلا
بر تو بهروزی و پیروزی همیشه مبتلا
جز بقول نیک ناید هرگز از لفظت نعم
جز بشغل بد نیاید هرگز از قول تو لا
آن مخالف را که گیتی در بلا بود از بدش
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵
ای مایه شده دیدن تو روزبهی را
بایسته و شایسته بهی را و شهی را
از زر و درم کرده تهی گنج ملا را
وز مدح و ثنا گرده ملا گنج تهی را
شمشیر تو و کلک تو در مجلس و میدان
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
اگر به بستان آسیب دید نار از سیب
بخانه باز پشیمان شده است از آسیب
ز درد سیب بخون در غریق شد دل نار
ز شرم نار برنگ عقیق شد رخ سیب
می عقیق بران نار و سیب باید خورد
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸
سر و بالایی که دارد بر سر گل مشک ناب
آفت دلهاست و اندر دیدهام چون آفتاب
روی رنگینش چو ماه تافته بالای سرو
زلف مشکینش چو مشک تافته بر ماهتاب
صبر از آن خواهم همی تا عشق او پوشم به صبر
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹
ز اول اردی بهشت گشت جهان چون بهشت
از قبل آنکه درد شاه جهان را بهشت
ای ملک خوب کار خوب خوی و خصم زشت
بادت چندان بقا کاب و گل و شاخ و کشت
نامه عمر تو چرخ تا بقیامت نوشت
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳
چو باد خزان بگذرد بر درخت
کند پرنیان بر تنش لخت لخت
از آن پس که در باغ بلبل بساخت
ز بیجاده تاج و ز پیروزه تخت
در او تخت زرین نهاده است زاغ
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵
بار خدایا ز مرگ منت چه آید
بی گنهان را ز غم مکش که نشاید
خامشی خویش خوار داری لیکن
خامشی من ترا همی نکزاید
تا تو یکی ره بسوی من نگرائی
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۷
فراق دیدن جانان دل و جانم دژم دارد
دلم پر آب و چین دارد تنم پر تاب و خم دارد
کسی کو گم کند یاری که ده خوبی بهم دارد
سزد گر نالد از دردش ولیکن سود کم دارد
ایا شاهی که تیغ تو زمین را زیر دم دارد
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۸
اسب طرب و عیش تو ای شاه بزین باد
جان و تن خصمان تو پیوسته بزین باد
خورشید زمینی و خداوند زمانی
از جور زمان دشمن تو زیر زمین باد
از هیبت تو پشت مخالف چو کمانست
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۰
ماهی دل من بر دو دل خویش بمن داد
من هستم از او خرم و او هست ز من شاد
بی من نکند شادی و بی من نخورد می
همواره چنان بوده و پیوسته چنین باد
با ناله و فریادم و با خواهش و کاهش
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۲
رنگ زمین زرد گشت و طبع هوا سرد
رطل می سرخ گیر بر بهی زرد
چرخ پر از دود گشت ز ابر سیه فام
و ابر به آب از رزان بشست سیه گرد
زاغ گرفته به راغ مسکن بلبل
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۵
چو باد خزان بر درختان وزید
همه کس بموی خز اندر خزید
هوا گشت تاری و روشن شد آب
جوان گشت پیرو جهان شد شدید
بباغ اندر است آبی و نار و سیب
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۶
تا جهان باشد بکام و نام شاهنشاه باد
آفتابش تاج باد و آسمانش گاه باد
دست بیدادی بداد از مردمان کوتاه کرد
باد عمر او دراز و رنج او کوتاه باد
مشتری دمساز او را سال و مه دمساز باد
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۳
خدایگانا دائم ترا سلامت باد
همیشه از بر تو تاج بر علامت باد
بطبع دوست ندارد دلت ملامت کس
ز روزگار عدوی ترا ملامت باد
مخالفان هدیرا قیامتست ز تو
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۲
بر سبزه همی آب روان آب دواند
وز شاخ همی باد خزان برگ فشاند
این هیچ کس از آئینه چین نشناسد
وان هیچ کس از زر ورق باز نداند
همچون تن دل رفته ز تیمار جدائی
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۴
بباغ برگ بدینار جعفری ماند
ز برگ باغ بمنسوج ششتری ماند
درخت سبز بر او مانده جای جای تهی
بلبس حور بپیرایه پری ماند
میان باغ بیاقوت بهرمان ماند
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۶
اگر بمهر من آن ماه را نیاز آید
چنانکه زود برفتست زود باز آید
برزم رفت و بسی رنج نابسازی کرد
رسد بباده خوری باز بزم ساز آید
همی دهیم براه فراز کردن چشم
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۲
ملکا کار تو بسامان باد
کار اعدای تو پریشان باد
رنجها را بقات فرمان ده
دردها را لقات درمان باد
راحت جان صد هزار تنی
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۰
تا هست جان مؤمن بدخواه جان کافر
نوروز باد خرم بر میر ابوالمظفر
پیوسته باد با او تایید و دولت و فر
او شاد باد دائم از شهریار جعفر
از هیچ کار ویرا در دل مباد کیفر
[...]