سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲ - زخم زدن بانو گشسب بر رستم
نباشی دگر زیر دست کسی
اگر چه زیردست باشد بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۷ - رفتن فرامرز به هندوستان در شهر نوشاد و پذیره شدن نوشاد وآمدن در شهر به عقب او
سپاهش دلیر است و لشکر بسی
ولی چون تو با او ندیدم کسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۶ - لشکرکشیدن رای هندی به جنگ فرامرز و رفتن فرامرز به رسم فرستاده،نزدیک رای
تو را گر بدانند از ایشان کسی
به گیتی نماند امانت بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۱ - بازگشتن فرامرز و کمین گشادن لشکر برو
که از خاک بشتافتی گر کسی
بدان خاک خون بنگریدی بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۳ - خواب دیدن زال و سخن گفتن با رستم
گرفتار گشتی به دست کسی
که بهرش نبودی ز مردی بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۹ - گذشتن فرامرز از آب و رزم کردن با مهارک
در این کار اندیشه باید بسی
ره آب پرسیدن از هر کسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۹ - گذشتن فرامرز از آب و رزم کردن با مهارک
بیامد نگه کرد هر سو بسی
طلایه ندید او ز ایران کسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۸ - رفتن فرامرز به جزیره فراسنگ و جنگ کردن با شاه جزیره
چو در دستشان اوفتادی کسی
از آن پس زمانشان نماندی بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۱ - کشتن فرامرز،دیو سیاه
به میدان کشیدند هیزم بسی
به فرمان شیر ژیان هرکسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۵ - دادن شاه کهیلا،دختر را به فرامرز
شگفتی همی بود هر سو بسی
به هم می فزودند زان هرکسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۱ - سئوال دوم فرامرز از برهمن
هر آنگه که نیکی کنی با کسی
مکن یاد از کار نیکی بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۴ - رفتن فرامرز به خاور زمین و کشتن مرغ را
به اندازه خویشتن هرکسی
فزودی بر آن نیکویی ها بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۷ - رفتن فرامرز به قیروان و پذیره شدن شاه قیروان،او را
چه نیکوتر از دوستی با کسی
که او بهره دارد ز دانش بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۳ - برداشتن فرامرز،گنج گرشاسب را
ببخشید از آن هر کسی را بسی
ازو شاد و خرم دل هرکسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۵ - دیدن فرامرز،بازارگان و گفتن او به فرامرز از سیمرغ
وز آن جای بر خشک رفتم بسی
بر آن راه یارم نبودی کسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۰ - رزم فرامرز با شاه باختر و با شاه فرغان
بکشتند و خستند ازیشان بسی
نماند از بزرگان در آنجا کسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۹ - نامه نوشتن فرامرز به فرطورتوش
شنیدیم هرگونه از هرکسی
که دارید بهره ز دانش بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۷ - خوان چهارم و پنجم و ششم در رفتن فرامرز از سرما و گرما و کشتن کرگدن و رسیدن به خوان هفتم
چو کردند از این گونه زاری بسی
ز سرما نپرداخت با خود کسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۰ - رفتن فرامرز با لشکر،همراه فرطورتوش در میدان و گوی زدن فرامرز و ایرانیان وشرح آن
اگر هر دو نیمه بسنجد کسی
نبودی به هم بر فزونی بسی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۰ - رفتن فرامرز با لشکر،همراه فرطورتوش در میدان و گوی زدن فرامرز و ایرانیان وشرح آن
به دل گفت زین سان نبیند کسی
چو این نامداری به گیتی بسی