در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها وفایی شوشتری مصرع یا بیتی از کمالالدین اسماعیل را عیناً نقل قول کرده است:
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۲۸ - در مدح حضرت رضا (ع) و تقاضای صله :: کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱
وفایی شوشتری (بیت ۱۲): گر، برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر - این مهر بر که افکنم این دل کجا برم
کمالالدین اسماعیل (بیت ۱۱): گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر - آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۳۱ - قصیده در مدح و منقبت حضرت صاحب الزمان (عج):نمود خور چو رُخ اندر نقاب شب پنهان - مفاد سوره ی واللّیل شد زمین و زمان
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۳۲ - تجدید مطلع:چو گشت رایت دارای روزگار عیان - سپاه ظلمت شب منهزم شد از میدان
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴۸ - وقال ایضا یمدح السلطان جلال الدنیاوالدین منکرنی بن محمدبن خوارزمشاه:بسیط روی زمین بازگشت آبادان - بیمن سایۀ چتر خدایگان جهان
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴۹ - ایضاً له یمدح الصّاحب تاج الدّین شرف الملک علی بن کریم الشرق:جهان شداز نفحات نسیم،مشک افشان - چنانکه ازدم مجمرغلالۀ جانان
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۳۴ - در مدح حضرت ابوالفضل (ع):امید راستی از چرخ کجمدار مدار - به راستان بود از کین به کجرویش مدار
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۳۵ - تجدید مطلع:شها تو ماهی و مهرت به دل گرفته قرار - به بندگیّ تو دارم من از ازل اقرار
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۳۶ - تجدید مطلع دوم:سمند کین چو بتازی به رزم حیدروار - زمین به چرخ برین برشود بسان غبار
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - ایضاًله ویمدح السّلطان غیاث الدّین بیرشاه بن محمّد و یصف الفرس:خدای داد بملک زمانه دیگر بار - طراوتی نه باندازۀ قیاس وشمار
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - سوگند نامه:امید لذّت عیش از مدار چرخ مدار - که در دیار کرم نیست زآدمی دیّار
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - و له ایضا فی مذمة الشعراء:بچشم عقل نگه می کنم یمین و یسار - ز شاعری بتر اندر جهان ندیدم کار
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۴۴ - در شهادت حضرت قاسم (ع):زبان خامه در این داستان بود الکن - وگرنه دادمی اندر زمانه داد سخن
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴۵ - وقال ایضا یمدح الصدر السّعید رکن الدّین صاعد:زهی کشیده جلال تو بر فلک دامن - زفرّ دولت تو عرصۀ جهان گلشن
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴۷ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید صدر الّدین عمر الخجندی:زهی بحلقۀ زلف تو نرخ جان ارزان - برسته های غمت درّ اشک نقد روان
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » چند مرثیهٔ دیگر » بند اول:در کربلا چو محشر کبری شد آشکار - گشتند دوزخیّ و بهشتی به هم دچار
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۷ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید رکن الدّین صاعد:منّت خدایرا که علی رغم روزگار - منصور گشت رایت صدر بزگوار
کمالالدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۱۳ - و قال فی الشکایة:یا رب تو آگهی که درین اندر سال عمر - روزی بکام من نگذشتست روزگار
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » چند مرثیهٔ دیگر » بند هفتم:عشق آن بود، که از تو تویی را به در کند - ویرانه ی وجود تو زیر و زبر کند
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - و قال ایضاً یمدحه:ای صاحبی که دامن جان پرگهر کند - اندیشه چون زبان بثنای تو تر کند
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » چند مرثیهٔ دیگر » بند نوزدهم:در ماتم شهی که سرش از جفا برند - رخت عزا رواست ز سر تا به پا برند
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۵ - کتب الی امیر عزّالدّین علی شیر ابن بابویه:ای آنکه خاک پای ترا روشنان چرخ - دایم بمیل شعشعه چون توتیا برند
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » چند مرثیهٔ دیگر » بند بیستم:دست قضا چو خون حسین ریخت بر زمین - آندم قدر، ز روی نبی گشت شرمگین
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۶۲ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید رکن الدّین صاعد:برخیّ آن دو عارض و آن زلف نازنین - جان من ار چه نیست بدین حال نازنین
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳:گویند «وفایی» که علی نیست خدا - او نیست خدا و از خدا نیست جدا
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱:خصم که ز پس نیزه خورد روز وغا - اندیشۀ خصمان چنان نیست مرا
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵:این رتبه علی را، ز علی اعلاست - کاندر دو جهان حاکم و فرمان فرماست
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۹:ای ترک حصاری همه چیزت بنواست - الّا یک چیز کز تو آن عین خطاست
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۰:یک روز شبی چو شمع برخواهم خاست - ورنیز زبانم ز کسان باید خواست
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۱:ای دل اگرت بوصل دلدار هواست - مرگ خود و زندگیت ازو باید خواست
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۲:تا دل بهوا جویی مهرت برخاست - هر شب غم تو تا بسحر مونس ماست
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۳:در چاه ز نخدانت دل ما بنواست - وان خال سیاه تو بدین حال گواست
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱:گفتی که به وقت مردن آیم به سرت - ای من به فدای این حدیث و خبرت
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۶:روزی گیرم میان تو چون کمرت - یا همچو قبا تنگ در آرم ببرت
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵:در خلقت مرتضی به هنگام وجود - شک نیست که حق کمال قدرت بنمود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۳:گر زانکه ترا غم دلی روی نمود - بس تنگ دلیت از آن نبایست افزود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۴:روزی دل من ز جست و جویی ناسود - پای طلبم ز بس تکاپو فرود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۵:گل چو ز صبا حدیث رویت بشنود - لبخند یی از سر رعونت بنمود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۶:روزی لبم از رخ تو بوسی بر بود - از ساده دلی رخ تو بر وی بخشود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۷:انگشت گزان چو دیدمش خشم آلود - از بلعجبیم طرفه دستی بنمود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۸:ای دل اگرت چه دیده بس رنج نمود - مگذار که او از تو بود ناخشنود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۹:تیغ تو گیاهیست که مردم درود - وز زخم زبان برو خطایی نرود
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰:این قوم که نام زهد بر خود بستند - از زهد ریایی دل ما را خستند
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۵:زر رشتۀ خور زتاب شب بگسستند - یکباره در روزه بما در بستند
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵:عشّاق ز عشقت همه در سوز و گداز - زهّاد ز شوقت همه در وجد و نیاز
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۸:در عشق تو گر زین سپس ای مایۀ ناز - چون گل بکفم چند درست آید باز
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۹:در مدح تو مر مرا پس از فکر دراز - کم می آمد معانی خوب فراز
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۸۰:کردیم دگر شیوۀ رندی آغاز - تکبیر زدیم چار بر پنج نماز
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲:بر دوش نبی علی چو بنهاد قدم - افکند خدایان همه از طاق حرم
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۷:آن زلف نگر بر رخ آن شهره صنم - آویخته بی جنگ و خصومت در هم
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۸:بهر تو بود میل بسوی که کنم؟ - وصل تو بود هر آرزوی که کنم؟
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۹:گر در همه عمر روزی از روی کرم - گویی که چگونه بی تو با این همه غم
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۷۰:گر چاشنی غمش بیابی یک دم - هرگز نخوری تو از پی شادی غم
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۷۱:از حد چو برفت ماجرای من و غم - گفتم که بنامه در از آن شرح دهم
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶:با موی سفید آمدم و روی سیاه - نا کرده ترا، بندگی و کرده گناه
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۴۸:ای دوست اگر نیی ز حالم آگاه - کز دست تو دارم همه احوال تباه
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۴۹:ای راه وصال تو درازی کوتاه - جز بندگی تو هر چه کردیم، گناه
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۵۰:یاران منا، چه بودتان از ناگاه - کاندر پی یکدیگر برفتید بگاه؟
-
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » قطعات » از افکار ابکار وفایی شوشتری:اندر اسماء خمسه اسمی هست - کاندر او نکتهای بود باهر
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۹۴ - ایضا له:کاه وجو خواستم ز تو من خر - زانکه این هر دو بد مرا در خور
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۹۵ - ایضا له:دوش با طبع خویشتن گفتم - که چه داری؟ بیار شعری تر