در ماتم شهی که سرش از جفا برند
رخت عزا رواست ز سر تا به پا برند
هرگز شنیده اید که بی جرم و بی گناه
همچون حسین کسی که سرش از قفا برند
هرگز شنیده اید که اعضای کشته را
از هم جدا نموده و هریک جدا برند
هرگز شنیده اید که در شادی کسی
از بهر نوعروس لباس عزا برند
یا خود به جای رخت عروسی شنیده اید
اوّل کفن به قامت نوکدخدا برند
سقّا شنیده اید که لب تشنه جان دهد
یا بهر آب بازوی او از جفا برند
جمعی نبی پرست و خدا گو شنیده اید
بیگانه وار سر ز تن آشنا برند
باشد روا «وفایی» اگر خیل حور عین
گیسوی خویش یکسر از این ماجرا برند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ماتم و رنجی که پس از شهادت امام حسین (ع) بوجود آمده، اشاره دارد. شاعر با بیان اینکه پوشیدن لباس عزا در چنین شرایطی طبیعی است، تأکید میکند که هیچکس مانند حسین، بیگناه و بدون دلیل کشته نشده است. او به وقایع وحشتناکی اشاره میکند که در کربلا رخ داد، مانند جدا کردن اعضای بدن شهدا و به جا گذاشتن لباس عزا بهجای لباس عروسی. شعر به شدت احساسی و حزنآور است و بر مصیبتهای بزرگ عاشورا تأکید دارد.
هوش مصنوعی: در سوگ کسی که به سبب ظلم و ستم سرش را از دست داده، بر خود واجب است که از سر تا پا لباس عزاداری بر تن کند.
هوش مصنوعی: آیا تا به حال داستان کسی را شنیدهاید که بدون هیچ خطا و گناهی، به طرز وحشیانهای مورد سوء ظن قرار گیرد و به قتل برسد؟
هوش مصنوعی: آیا تاکنون شنیدهاید که بدن یک فرد کشته شده را تکهتکه کرده و هر قسمت را به مکانی متفاوت ببرند؟
هوش مصنوعی: آیا تا به حال شنیدهاید که در روز شادی کسی به خاطر عروسی، لباس سیاه بپوشد؟
هوش مصنوعی: شاید تا به حال شنیدهاید که به جای لباس عروسی، اولین چیزی که برای عروس میآورند، کفن است.
هوش مصنوعی: شما میدانید که وقتی کسی تشنه است، چقدر رنج میکشد و حتی ممکن است جان خود را فدای یک جرعه آب کند، یا اینکه به سبب بیرحمی دیگران، به خاطر آب به سختی بیفتد.
هوش مصنوعی: جمعی از افراد که پیامبر را میپرستند و به خدا اعتقاد دارند، شاید گاهی به گونهای بیگانه و غیرصمیمی، از نزدیکان خود فاصله بگیرند.
هوش مصنوعی: اگر دستهای از حوریان در بهشت، موهای خود را بهطور کامل از این ماجرا جدا کنند، این وفاداری قابل قبول است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دست ار، همه بتان بجمال و وفا برند
پس بیوفا جمال تهی را کجا برند؟
گوئی جمال هست و وفا نیست، گو مباش
ما را همین بده که وفا را زما برند
خوبی و، لیک خوی بدت زشت میکند
[...]
ای آنکه خاک پای ترا روشنان چرخ
دایم بمیل شعشعه چون توتیا برند
آنجا که جفت ساز سرخامه ات بود
لحنی بود تمام که نام نوا برند
افهام را بساحل ادراک راه نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.