... ز هول حادثه هر دو کون ایمن شد

هر آنکه دامن حب علی و آل گرفت

... کاتب قدرت به الواح جبین یک به یک

سر کل من علیها فان نموده آشکار

اندر آن گلزار ناکامی شدم سرگرم سیر ...

... آنکه از ناحق امیر زمره اعراب شد

گاه علی را شد گلو چون شیر در قید طناب

گه تن وی غرقه خون در دامن محراب شد ...

... دست بر دامن بسم الله اعظم زده اند

اسدالله علی آنکه به نامش پی فخر

سکه جاه رسولان مکرم زده اند ...

... علم عزتش از خویش مقدم زده اند

صامتا جایزه نظم تو بس حب علی است

دیگران گرچه دم از خواهش درهم زده اند

... با گریه التجا به شه اولیاء کنیم

گاهی سوی علی و ولی متلجی شویم

گه روی استغاثه به خیرالنساء کنیم ...

... جز ختم رسل هادی کل فخر عباد

بهتر ز علی و یازده اولادش

بالله ندیده دهر و نه مادر زاد

اولاد علی که اصل ایمان شد ه اند

دردا که قنبل تیغ عدوان شده اند ...

هر کس به علی روی تولی نکند

در ملکل جنان روز جزا جا نکند

بالله به جز علی و اولاد علی

دردی ز کسی کسی مداوا نکنید

رفتی و بردی ز دل تاب و توانم علی

داغ فراق تو زد شعله به جانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

بعد تو امید من قطع شد از زندگی

داد فراقت به باد نام و نشانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

رفتی و از رفتنت باب تو دلگیر شد ...

... در کف دشمن اسیر پیر زمین گیر شد

دوری روی تو کرد سیر ز جانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

مانده به دل آرزو تا که در این وادیت ...

... بهر تو بندم حنا در شب دامادیت

داد که یک دم نداد دهر امانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

ای گل باغ حسین اکبر نسرین عذار ...

... گریه کنم تا به کی در غم تو زار زار

بی تو رود در فلک آه و فغانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

سیر نگشته دلم از رخ زیبای تو ...

... خیز که تا بنگرم بر قد و بالای تو

آتش قلب کباب تا بنشانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

خانه صبر مرا ساخته زیر و زبر ...

... تا ز سرت شد عیان معنی شق القمر

تازه جوانم علی سرو روانم علی

تنگ چو صامت شده دل ز جهانم علی

... تشنگی دست و دلم را گر نیندازد ز کار

چون علی با ذوالفقار

سازم اندر جنگ کاخ کفر ویران العطش ...

ای اهل حرم علی اصغر

سیر آب شده ز آب آمد ...

... آتش افکندید بر جان و تنم از مرگ اکبر

بس بود داغ علی اصغر نیکو لقایم

من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم ...

... آتش افکندید بر جان و تنم از مرگ اکبر

بس بود داغ علی اصغر نیکو لقایم

من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم ...

... حق نگهدار تو و یار و انصار و سپاهت

ای پدر جان تو جان علی اصغر صغرا

مرو ای یاور صغرا به سفر از بر صغرا ...

... مظلوم حسینم

فرش در تو کرده خدا عرش علی را

مظلوم حسینم ...

... رو به رکاب پسر شیر خدا جنگ کن

چون که حسین بن علی بی کس و بی یار شد

چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا ...

... حنجر خود را زوفا بردم خنجر نهاد

در ره سودای حسین بن علی سر نهاد

بر سر وی خسرو بی بار و مددکار شد ...

... شد سیه پوش از غم داغ تو جبریل امین یا امیرالمومنین

با خبر از تیغ بن ملجم تو بودی بر ملا یا علی آخر چرا

بازوی خیبر گشا بیرون نکردی ز آستین یا امیرالمومنین ...

... از جفای ساربان و به جدل بیرون ز دین یا امیرالمومنین

با یتیمان دل نوازی ها تو می کردی ولی در زمانه یا علی

شد یتیمان حسین سیلی خور شمر لعین یا امیرالمومنین ...

... خیز کاین جای تو نیست

گر بگویم که وداع علی اکبر پسرت

شده پر خون جگرت ...

... حضرت عباس علمدار کو

کو علی اکبر فرخ لقا

کرب و بلا نور دو عینم کجاست ...

... طوطی خوش نغمه باغ جنان

کو علی اصغر شیرین زبان

رفت به میدان پی آب روان ...

امروز بود وقت عزای علی اکبر

سوزد دل عالم ز برای علی اکبر

هر کس که شدی طالب دیدار پیمبر

می کرد تماشای لقای علی اکبر

گردید مهیای خزان گلشن ایجاد

از داغ قد سرو رسای علی اکبر

تا شام غم از کرببلا بر سر نی بود

جای سر از جسم جدای علی اکبر

چون جان به فدای شه لب تشنه نمودند

جان همه عالم به فدای علی اکبر

آگاه کسی نیست ز داغ دل لیلی

در کون و مکان غیر خدای علی اکبر

در کرب و بلا کاش ذبیح الله بودی

تا هدیه کند جان به منای علی اکبر

ذرات دو عالم همه یکجا شده حیران

از دوستی و عهد و وفای علی اکبر

در راه پدر داد سر و سرور دین شد

احسنت ز صدق و ز صفای علی اکبر

امید شهان در صف محشر همه اینست

سازند مکان زیر لوای علی اکبر

همخوابه قبر پسر فاطمه گردید

شد قبر حسین قبله نمای علی اکبر

کن گریه که تا کنج شبستان لحد را

روشن کنی از نور و ضیای علی اکبر

خون دل لیلی که شد از دیده روانه

گردید شب عیش حنای علی اکبر

زینب به تن خود ز محن ساخته صد چاک

پیراهن طاقت چون قبای علی اکبر

پیوسته به سینه زند از غصه سکینه

در ماریه از کرب و بلای علی اکبر

صامت نکند شاهی کونین تمنا

گردد چو سگ کوی گدای علی اکبر

... لیس والله سوانا خلف بعد نبی

فرض الله علی طاعتنا کل عباد

انا مظلوم حسین انا محروم حسین

ربنا قد عرف الله علی کل بریه

ولقد طهرنا الله بطهر ابدیه ...

... انا مظلوم حسین انا محروم حسین

انعم الله علینا برسول مدنی

هوجدی و ابی واسطه الکون علی

من له ام کامی و هی بنت نبی ...

... زینب خون شده دل دختر نیک اختر زهرا

اصبری اختی ماوقع الدهر علینا

لیس فی سانحه الکسون ثبات و مهاد ...

... شافع محشر حسینم بی کس و یاور حسینم

یا علی ای کرده دایم از یتیمان یاوری

روی کن در کربلا با ذوالفقار حیدری ...