شمارهٔ ۱۰ - زبان حال صغرا خاتون
رفتی ای جان پدر سوی سفر از بر صغرا
سوختی از شرر دوری خود پیکر صغرا
دارم امید به هر جا روی ای باب گرامی
که خدا کم نکند سایه تو از سر صغرا
مرو ای یاور صغرا به سفر از بر صفرا
مشکن از الم خورد فل غمپرور صغرا
دلم از دوری روی تو دگر تاب ندارد
طاقت هجر تو ای ماه جهانتاب ندارد
چشمم از گریه شده خشک دگر آب ندارد
عوض اشک ببین دیده از خون تر صغرا
مرو ای یاور صغرا به سفر از بر صغرا
مشکن از الم خود دل غم پرور صغرا
گوئیا مرحمتی با من بیمار نداری
من تبدار حزین را به وطن از چه گذاری
ببرم سوی سفر همره خود از ره یاری
مشکن از الم خود دل غمپرور صغرا
مرو ای یاور صغرا به سفر از بر صغرا
مشکن از الم خود دلم غمپرور صغرا
ترسم ای شاه حجازی که کنند اهل نفاقت
غرقه در خون جگر سوخته در ملک عراقت
دستم از دامن خود دور مفرما که فراقت
زند از سنگدلی سنگ به بال و پر صغرا
مرو ای یاور صغرا به سفر از بر صغرا
مشکن از الم خود دل غم پرور صغرا
آسمان ساخت برون دامن لطف تو ز دستم
سنگ بر سینه دل کرد رها بهر شکستم
با چه تقصیر ندانم به چنین روز نشستم
ای جمالت به شب تار مه انور صغرا
مرو ای یاور صغرا به سفر از بر صغرا
مشکن از الم خود دل غمپرور صغرا
خوش به احوال عمویم که بود همره راهت
باد روشن همه جا دیده اکبر ز نگاهت
حق نگهدار تو و یار و انصار و سپاهت
ای پدر جان تو جان علی اصغر صغرا
مرو ای یاور صغرا به سفر از بر صغرا
مشکن از الم خود دل غمپرور صغرا
مینهی در وطن اکنون که مرا یکه و تنها
شو به محشر ز وفا شافع (صامت) بر یکتا
تا که آزادی کونین کند از تو تمنا
روی امید نهاده است به خاک در صغرا
مرو ای یاور صغرا به سفر از بر صغرا
مشکن از الم خود دل غمپرور صغرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به درد و اندوه فردی اشاره دارد که به پدرش، یعنی "یاور صغرا"، نسبت به سفرش ابراز غم و نگرانی میکند. شخصیت شاعر نمیتواند دوری پدر را تحمل کند و به او میگوید که نرود و از درد و رنج او کم نکند. از طرفی، او همچنین نگران وضعیت خود و سایر افراد اطرافش است و به پدرش میگوید که در سفر ممکن است با مشکلاتی روبرو شود. شاعر امید دارد که پدرش همیشه در کنارش باشد و در نهایت به پدرش میگوید که نرود، چرا که او در نبود پدر احساس تنهایی و غم میکند. این شعر به خوبی احساسات عمیق عشق و وابستگی را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: ای جان پدر، تو به سفر رفتی و در غیابت دلم از دوری تو میسوزد و جانم تحمل این فاصله را ندارد.
هوش مصنوعی: به هر جا که میروم، به یاد تو و محبتت هستم و امیدوارم که خداوند همیشه سایهی تو را بر سر من نگه دارد.
هوش مصنوعی: ای دوست کوچک، به سفر مرو که روح صفرا را آزرده خواهی کرد. از غم و اندوه دوری کن و با خود غم به همراه نیاور.
هوش مصنوعی: دل من دیگر طاقت دوری و فراق تو را ندارد، ای ماه روشنیبخش جهان.
هوش مصنوعی: چشمم دیگر از گریه خشک شده و آبی برای گریه ندارم. به جای اشک، نگاه کن که چشمانم از خون پر شده است.
هوش مصنوعی: ای همراه کوچک، از کنار صغرا به سفر مرو و دل غمگین خود را از بین نبر.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو هیچ شفقت و توجهی به من، که بیمار و دردمند هستم، نداری. چرا من را، که در حسرت وطنم هستم، به حال خود رها کردهای؟
هوش مصنوعی: ببرم تو را به سفر، همراه خودم، از را ه یاری و از درد خود مپرس که دل کوچکم پر از غم است.
هوش مصنوعی: مرو ای یار کوچک، به سفر، از نزدیک من دور نشو. دل من پر از غم است و نمیخواهم جدا شوی.
هوش مصنوعی: میترسم ای پادشاه حجازی که افرادی که به تو نفاق دارند، در خاک عراق غرق در خون کسانی شوند که دلشان سوخته است.
هوش مصنوعی: از من دور نشو، چرا که جداییات باعث میشود قلبم از سنگدلی بشکند و مانند پرندهای کوچک، بال و پرم را بشکند.
هوش مصنوعی: ای یاور صغرا، از کنار صغرا نرو؛ از درد و غم دل او مپر حالا که او در حال رنج و اندوه است.
هوش مصنوعی: آسمان با لطف و رحمت تو به من وحی و پشتیبانی کرد، اما من به خاطر درد و رنجی که بر دل دارم، احساس شکست میکنم.
هوش مصنوعی: نمیدانم به چه دلیلی چنین روزی را تجربه میکنم، ای زیبایی تو، در شب تاریک مانند ماهی نورانی و کوچک.
هوش مصنوعی: ای دوست، از سفر دور نشو و دل مرا به خاطر غمهایم نشکن.
هوش مصنوعی: عمویم حال خوشی دارد، زیرا در مسیر زندگیاش همیشه نور و روشنی وجود دارد و اکبر همواره با نگاهی پرمهر در کنار اوست.
هوش مصنوعی: خداوند تو و یاران و سپاهت را حفظ کند، ای پدر، مانند جان تو، جان علی اصغر نیز ارزشمند است.
هوش مصنوعی: ای یاور کوچک، به سفر مرو و دل مرا از غم نرنجان.
هوش مصنوعی: مینا، در کشور خویش اکنون که من تنها و بدون یار هستم، در روز قیامت از وفاداریات برای من شفاعت کن.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آزادی از تو درخواست کند، امید خود را به زمین در سنین جوانی گذاشته است.
هوش مصنوعی: ای دوست، از کنار صغرا نرو، زیرا سفر تو دل شکسته و غمگین صغرا را بیشتر خواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.