شمارهٔ ۹ - و برای او همچنین
کوفیان آخر من لب تشنه مهمان شمایم
شهریار ملک یثرب تشنه کام کربلایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
زینت آغوش حیدر زیب دامان بتولم
جانشین مجتبی و خامس آل عبایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
آن حسینم کز شرف جبریل شد گهواره جنبان
بر در وی بال خود قنداقهام تا عرش یزدان
از ثریا تا ثری ای کوفیان در ملک امکان
آدم و جن و بشر را رهنمایم مقتدایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
سایه لطف الهی مظهر ذات غفورم
رحمت یزدان، شه امکان قسیم نار و نورم
حاکم روز قیامت شافع یومالنشورم
ماه مکه زیب زمزم زینت خیف و منایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
نیست در روی زمین فرزند پیغمبر بجز من
ماسوا را نیست شاهد و سید و سرور بجز من
خلق عالم را نباشد هادی و رهبر بجز من
شحنه دین شهریار جمله ارض و سمایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
خلق عالم را نباشد هادی و رهبر بجز من
شحنه دین شهریار جمله ارض و سمایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
نیست در روی زمین فرزند پیغمبر به جز من
شحنه دین شهریار جمله ارض و سمایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
بهر مهمانی طلب کردند در این سر زمینم
پس کمر بستند از نامهربانی بهر کینم
با چه تقصیر ای سپه اندر لب ماء معینم
بیمعین و تشنه لب خواهید کردن سر جدایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
قامتم را چون کمان کردید از داغ برادر
قاسم داماد من در لجه خون شد شناور
آتش افکندید بر جان و تنم از مرگ اکبر
بس بود داغ علی اصغر نیکو لقایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
یا دهیدم راه تا سوی فرنگستان کنم رو
یا کف آب به اطفالم دهید ای قوم بدخو
یا بجنگم یک به یک آیید ای قوم جفاجو
یک تن تنها غریب و بیکس و بیآشنایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
روز و شب (صامت) به عالم بلبل مرغ عزا شد
بلبل دستان سرای کشتگان کربلا شد
این عزا عین سرور و این فناعین بقا شد
من در این گلشن نوید از جانب باد صبایم
من عزیز مصطفایم چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
زینت آغوش حیدر زیب دامان بتولم
جانشین مجتبی و خامس آل عبایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
آن حسینم کز شرف جبریل شد گهواره جنبان
برد روی بال خود قنداقهام تا عرش یزدان
از ثریا تاثری ای کوفیان در ملک امکان
آدم و جن و بشر را رهنمایم مقتدایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
سایه لطف الهی مظهر ذات غفورم
رحمت یزدان، شه امکان قسیم نار و تورم
حاکم روز قیامت شافع یوم النشورم
ماه مکه زیب زمزم زینت خیف و منایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
بهر مهمانی طلب کردند در این سرزمینم
پس کمر بستند از نامهربانی بهر کینم
با چه تقصیر ای سپه اندر لب ماء معینم
بیمعین و تشنهلب خواهید کردن سر جدایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
قامتم را چون کمان کردید از داغ برادر
قاسم داماد من در لج خون شد شناور
آتش افکندید بر جان و تنم از مرگ اکبر
بس بود داغ علی اصغر نیکو لقایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
یا دهیدم راه تا سوی فرنگستان کنم رو
یا کف آبی به اطفالم دهید ای قوم بدخو
یا بجنگم یک به یک آئیدای قوم جفا جو
یک تن تنها غریب و بیکس و بیآشنایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
روز و شب (صامت) به عالم بلبلباغ عزا شد
بلبل دستان سرای کشتگان کربلا شد
این عزا عین سرور و این فنا عین بقا شد
من در این گلشن نوید از جانب باد صبایم
من عزیز مصطفایم نور چشم مرتضایم
زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از زبان حسین بن علی (ع) است که به کوفیان خطاب میکند. او خود را به عنوان عزیز پیامبر و نور چشم امام علی (ع) معرفی کرده و به مقام و شخصیتش اشاره میکند. حسین (ع) به تشنگی و مظلومیت خود و خانوادهاش در کربلا اشاره کرده و از ناملایمات و داغهای فراوانی که متحمل شده است، سخن میگوید. او همچنین از کوفیان میخواهد که یا به او کمک کنند یا در برابر او یکی یکی به میدان بیایند. شعر او را به عنوان شفیع مردم در روز قیامت و نماینده خداوند برمیشمرد و بر انزوا و تنهایی خود تأکید میکند. حسین (ع) در نهایت از عزا و مصیبتهای کربلا یاد میکند و آن را با سروری و بقای حقیقی پیوند میزند.
هوش مصنوعی: مردم کوفه، من آخرین مهمان شما هستم که با لب تشنه آمدهام. ای پادشاه یثرب، من نیز در کربلا تشنهکام هستم.
هوش مصنوعی: من فرزند مصطفی هستم و نور چشم مرتضی. من از بهترین زنان به دنیا آمدهام و در راه خدا جان دادهام.
هوش مصنوعی: من در آغوش حیدر (علی) زینتی محسوب میشوم و مادرم بتول (فاطمه) است. من جانشین مجتبی (امام حسن) و پنجمین نفر از اهل کساء (آلعبا) هستم.
هوش مصنوعی: من انسان با عزتی هستم که به پیامبر اسلام تعلق دارم و برای علی، که نور چشم اوست، هم ارزش و احترام قائلم. من از بهترین نسلها هستم و در مسیر خداوند جان خود را فدای عشق و ایمانم کردهام.
هوش مصنوعی: حسین من، آن کودکی است که مقام و منزلت او حتی از جبرئیل نیز بالاتر است. او در گهوارهاش به شگفتی بالا میرود و وجودش تا عرش خداوند را تحت تاثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: از آسمان تا زمین، من به مردم کوفه در سرزمین امکان، راهنمایی میکنم. رهبر من کسی است که به همه آدمها، جن و بشر هدایت میدهد.
هوش مصنوعی: من فردی با ارزش و بزرگ هستم، نور چشم امام علی (ع) هستم و از بهترین زنان متولد شدهام. در راه خدا جان خود را فدای او کردهام.
هوش مصنوعی: سایه لطف خدا نشانی از بخشش من است. رحمت خداوند، من به عنوان واسطهای بین آتش و نور قرار دارم.
هوش مصنوعی: روز قیامت من شفاعتکننده هستم، در حالی که ماه مکه و زیبایی آب زمزم، زینتبخش خیف و منا هستند.
هوش مصنوعی: من فرزند مصطفی (پیامبر اسلام) هستم و برای مرتضی (علی) نور چشم و محبوب به حساب میآیم. من از بهترین انسانها زاده شدهام و در مسیر خدا جان خود را فدای او کردهام.
هوش مصنوعی: هیچ فرزندی از پیامبر بر روی زمین وجود ندارد، جز من. و هیچ کس دیگر را نمیتوان به عنوان شاهد، سرور و پیشوای مردم شناخت، جز من.
هوش مصنوعی: هیچکس در جهان نیست که مردم را راهنمایی و هدایت کند جز من که نگهبان دین و مذهب هستم. من تسلط و نفوذ بر همه زمین و آسمان را دارم.
هوش مصنوعی: من فرزند پیامبر اسلام و نور چشم امام علی هستم. از بهترین انسانها زاده شدهام و در راه خدا جان خود را فدای او کردهام.
هوش مصنوعی: مردم جهان هیچ راهنما و رهبر دیگری جز من ندارند. من نگهبان دین هستم و همه زمین و آسمان متعلق به من است.
هوش مصنوعی: من از خاندان مصطفی هستم و روشنایی چشم امام علی. من فرزند بهترین انسانهایم و در راه خدا جان دادهام.
هوش مصنوعی: هیچ فرزندی از پیغمبر در روی زمین وجود ندارد به جز من، که نگهبان دین و سلطان هستم و تمام زمین و آسمان مال من است.
هوش مصنوعی: من از نسل پیامبر بزرگوارم و محبت و نور چشم امام علی هستم. من فرزند بهترین انسانهایم و جانم را در راه خدا فدای میکنم.
هوش مصنوعی: برای مهمانی از من دعوت کردند، اما در این سرزمین به خاطر کینهورزی و بددلی، سخت در تلاشند و آماده نبرد هستند.
هوش مصنوعی: ای سپه، بدون هیچ دلیلی، در کنار آب گوارا، من بدون کمک و تشنه، میخواهم سر جدایی خود را ببینم.
هوش مصنوعی: من فرزند مصطفی و نور چشم مرتضا هستم. از نسل نیکان و خوبان میآیم و در راه خدا جان دادهام.
هوش مصنوعی: به خاطر داغی که از دست دادن برادر قاسم به دل دارم، مانند کمانی خم شدهام و در دریا خون شناور هستم.
هوش مصنوعی: شما بر وجودم آتش افکندید و از مرگ اکبر برایم بس بود که داغ علی اصغر نیز به دل شفاعت کرد. حالا به دیدارم بیایید.
هوش مصنوعی: من از دودمان پیامبر اسلام هستم و روشنگر چشمان امام علی. من فرزند بهترین انسانها هستم و در راه خدا جان خود را فدای او کردهام.
هوش مصنوعی: به من اجازه دهید تا به سمت سرزمینهای اروپایی بروم یا اگر نمیتوانید، حداقل به بچههایم آب بدهید ای مردم بدسرشت.
هوش مصنوعی: به شما پیشنهاد میکنم که اگر قصد دارید با من وارد جنگ شوید، به صورت دستهجمعی بیایید، زیرا من به تنهایی بسیار بیپناهم و هیچ آشنایی در کنارم نیست.
هوش مصنوعی: من از نسل مصطفی هستم و روشنی چشم مرتضی. من فرزند بهترین انسانها هستم و در مسیر خدا جان دادهام.
هوش مصنوعی: روز و شب میگذرد و در عالم، بلبل سرود غم و اندوه را میخواند. آواز بلبل در سرای کشتهشدگان کربلا میپیچد و تصنیف مرثیه و سوگواری را به گوش میرساند.
هوش مصنوعی: این جشن و شادی شبیه به عزاداری است و این نابودی به نوعی جاودانگی تبدیل شده است. من در این باغ خوشبو از نسیم صبحگاهی خبر خوشی دارم.
هوش مصنوعی: من از خاندان پیامبر هستم و به چشمهای علی (مرتضی) افتخار میکنم. از بهترین زنان دنیا به دنیا آمدهام و در راه خدا جان خود را فدای او کردهام.
هوش مصنوعی: آغوش حیدر جلوهای زیباست و من فرزند بتول هستم، که جانشین امام مجتبی و پنجمین نفر از اهل کساست.
هوش مصنوعی: من فرزند مصطفی (پیامبر اسلام) هستم و او نور چشم علی (امام اول شیعیان) است. من از بهترین مردم به دنیا آمدهام و در راه خدا جانم را فدای او کردم.
هوش مصنوعی: من حسین هستم که نسبت به شرافت جبرئیل، گهوارهام را به اهتزاز درآورده و بر روی بال خود قنداقهام را تا عرش خداوند بلند کرده است.
هوش مصنوعی: ای کوفیان، از بلندای آسمان تأثیری بر زمین بگذارید، من میتوانم انسانها و جنها را در این سرزمین هدایت کنم و رهبر آنها هستم.
هوش مصنوعی: من از خاندان پیامبر هستم، نور چشم علی (ع) هستم، از بهترین مخلوقات دنیا به وجود آمدهام و برای راه خدا جانم را فدای او کردهام.
هوش مصنوعی: سایه محبت و رحمت خداوندی مظهر بخشش و forgiveness اوست. رحمت پروردگار، نشانهای از وجود نیرویی است که در عالم هستی نه تنها بر آتش و عذاب، بلکه بر حقیقت و وجودی که ممکن است دچار سختی شود، نظارت و تدبیر دارد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، من شفاعتکنندهام و در روزی که مردم از قبرهایشان بیرون میآیند، مقام و ارزشام همچون ماه در شهر مکه است. زیبایی آب زلال زمزم و زینت جاهای مقدس خیف و منی، به من نور و اعتبار میبخشد.
هوش مصنوعی: من از خاندان مصطفی هستم و برای مرتضی ارزشمندم. من فرزند بهترین انسانها هستم و در مسیر خدا جان خود را فدای او کردهام.
هوش مصنوعی: در این سرزمین، برای مهمانی از من دعوت کردند، اما به خاطر کینه و بیمحلی، آماده نبرد شدند.
هوش مصنوعی: ای سپاهی، چرا با چه گناهی، من در کنار آب زلال و شیرین، بییار و تشنه هستم و میخواهید سرم را از بدن جدا کنید؟
هوش مصنوعی: من فرزند مصطفی (پیامبر اسلام) هستم و نور چشم مرتضی (علی، امام اول شیعیان) به شمار میروم. من از برترین انسانها به شمار میروم و در مسیر خداوند جان خود را فدای او کردم.
هوش مصنوعی: من را از درد و اندوه برادرم قاسم، داماد من، به حالتی در آوردهاید که مانند کمانی خمیدهام و این اندیشهها و احساسات مثل خون در درونم جریان دارد.
هوش مصنوعی: شما بر جان و جسم من آتش افکندید و از مرگ اکبر به اندازه کافی رنج کشیدم، اما داغ علی اصغر برای من حقیقتاً دردناک و عمیق است.
هوش مصنوعی: من از خانواده و نسل پیامبر (ع)، نور چشم امیرالمؤمنین (ع) هستم. من از برترین مخلوقات هستم و در راه خدا جان خود را فدای او کردهام.
هوش مصنوعی: یا به من راه بدهید تا به سمت سرزمین فرنگ بروم، یا به کودکانم آب کافی بدهید، ای مردم بد-hearted.
هوش مصنوعی: میپرسم آیا باید با شما یکییکی مبارزه کنم، یا اینکه به تنهایی با جمعی از کسانی که بدی میکنند روبرو شوم، در حالی که تنها، بیکس و بیخبر از آشنایی در این نبرد هستم؟
هوش مصنوعی: من از خانوادهی مصطفی (پیامبر اسلام) هستم و نور چشم علی (امام اول شیعیان) به شمار میروم. من از بهترین انسانها به دنیا آمدهام و جانم را در راه خدا فدای او کردهام.
هوش مصنوعی: در روز و شب، بلبل در عالم غم و اندوه به سر میبرد و دستانش به یاد شهدای کربلا آغشته شده است.
هوش مصنوعی: در این جشن و سروری که برپا شده، حتی مرگ نیز به طور معجزهآسا به زندگی تبدیل شده است. من در این باغ و نعمت تازه، خبر خوشی از طرف باد صبحگاهی دارم.
هوش مصنوعی: من فرزند و محبوب حضرت مصطفی هستم، روشنایی چشم امام علی (ع) میباشم. از بهترین انسانها به شمار میروم و در راه خدا جان خود را فدای عشق الهی کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.