گنجور

 
۱۷۸۱

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۱

 

... مروت بیش از بالانشین پایان نشین دارد

مرا از گردش افلاک سنگ آسیا بهتر

سخن را نیست پیش اهل دنیا سیدا قدری ...

سیدای نسفی
 
۱۷۸۲

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۶

 

... دانه سبز به کنج آسیا ای سیدا

در کنار افتاده ام از گردش ایام خویش

سیدای نسفی
 
۱۷۸۳

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۴

 

... سرگشته مرا ساخته چون سنگ فلاخن

جامی که من از گردش ایام گرفتم

بر تنگ شکر چشم چو سید نگشایم ...

سیدای نسفی
 
۱۷۸۴

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۴

 

... گر به بحر از تشنگی سازد شکایت ساغرم

دانه یی از گردش ایام تا آرم به دست

همچو سنگ آسیا دستار گردد بر سرم ...

سیدای نسفی
 
۱۷۸۵

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۸

 

... حلقه ماراست زنجیر در گنجینه ام

گردش دوران نگردد بر مرادم سیدا

کهنه تقویمم به دست مردم پارینه ام

سیدای نسفی
 
۱۷۸۶

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۵

 

دلم افسرده شد از گردش ارض و سما بیرون

مرا یکدانه آن هم آرد شد از آسیا بیرون ...

سیدای نسفی
 
۱۷۸۷

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۱

 

... بهر زمین که گذارم قدم بسر غلتم

خورم ز گردش افلاک پیش پا بی تو

مرا اگر به تماشای لاله زار برند ...

سیدای نسفی
 
۱۷۸۸

سیدای نسفی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱

 

... ولیکن می کند پیک خیالم دشت پیمایی

ز گردش های دوران روی آورده مرا رنجی

ز دست و پای من رفتست اظهار توانایی ...

سیدای نسفی
 
۱۷۸۹

سیدای نسفی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - در صفت حضرت شاه نقشبند نور مرقده

 

... الهی تا گلستان جهان را رنگ و بو باشد

الها تا که باشد گردش افلاک پا بر جا

دو دستم باد از بهر دعا بگشاده تا محشر ...

سیدای نسفی
 
۱۷۹۰

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مثنویات به طرز مناجات

 

... ندارم طاقت اندوه دیگر

بکن لطف و به گردش آر ساغر

بده تا من شوم مست و توانا ...

سیدای نسفی
 
۱۷۹۱

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - مثنوی به طرز نعت

 

... بود صندوقه اش صندوق سینه

به گردش ز ایران پاک دامن

رداها فوطه زاری به گردن ...

سیدای نسفی
 
۱۷۹۲

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفت شهر بخارا گفته ملا سیدا

 

... کلاهی دوخته بر سر ز تمکین

به گردش فوطه ای از رخت سنگین

به دستش گر بیفتد دزد بی باک ...

سیدای نسفی
 
۱۷۹۳

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - در مذمت دزدی که خانه سیدا را غارت کرد

 

... فرنگی بر زمینش ریخته رنگ

به گردش چیده از لعل بتان سنگ

چه خانه صورت او نقش شیرین ...

سیدای نسفی
 
۱۷۹۴

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - مثنوی درباره قحطی در سمرقند و بخارا از برای قیمتی نظم کرده

 

... به یکدانه گندم دو صد خوشه چین

فلک گشت از بار گردش سبک

شد ایلک ز بی آردی ها تنگ ...

سیدای نسفی
 
۱۷۹۵

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - در بیان تعریف و توصیف نانوا

 

... خمیرش چون جوانان رسیده

بود پرویزن او گردش چرخ

خریدارم سبوسش را به هر نرخ ...

سیدای نسفی
 
۱۷۹۷

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶

 

... ساغر بزمت لبالب باشد از آب زلال

طبع صافت را مباد از گردش دوران ملال

ساکنان باغ می گویند شاها عرض حال ...

سیدای نسفی
 
۱۷۹۸

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷

 

... تا زده دست من آن غمزه بی باک به سر

گردد از بی خودیم گردش افلاک به سر

بنشین یک نفسی ای بت چالاک به سر ...

سیدای نسفی
 
۱۷۹۹

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳۳

 

... شد ز جفای آسمان قامت ماه در کمین

چشم کشاده سیدا گردش چرخ را بوبین

کار فلک به بیدلان هست مدام جور و کین ...

سیدای نسفی
 
۱۸۰۰

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴۸

 

... عاشق به عصمت تو فرستد اگر درود

هر دم رسد ز گردش افلاک این سرود

اکنون اگر فرشته نکو گویدت چه سود ...

سیدای نسفی
 
 
۱
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۱۳۰