گنجور

 
۱۱۶۱

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۹ - خردنامه اسقلینوس

 

... چو گردنده گاوند گرد خراس

که هر چند خالی ز گردش نزیست

نمی داند آن گردش از بهر چیست

به صد وایه محتاج جان کاستن ...

جامی
 
۱۱۶۲

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۴۰

 

... تا شدم فارغ به استغنای عشق از هر مراد

بر مراد خویش یابم گردش ایام را

رند و صوفی عارف و عامی مخوانیدم که من ...

جامی
 
۱۱۶۳

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

... آن ترک را به یک دو قدح مست کن چنان

کز گردش زمانه کشد انتقام ما

آورد آب رفته به جو باغ حسن را ...

جامی
 
۱۱۶۴

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۰

 

... خبر دهید مرا کز کدام سو رفته ست

به گردش ار چه رسیدن نمی توان باری

کشم به دیده غبار رهی که او رفته ست ...

جامی
 
۱۱۶۵

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۲

 

... ز بخت تیره خود رنج می کشی جامی

ز جنبش فلک و گردش زمانه مرنج

جامی
 
۱۱۶۶

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷

 

... که ترسم توسنش را ز آتش دل نعل بگدازد

عجب تند است رخش او که گردش درنمی یابد

دلم هر چند از پی مرکب اندیشه می تازد ...

جامی
 
۱۱۶۷

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۵

 

... از پی گلگشت شیرین لاله را در بیستون

گردش دوران به خون کوهکن می پرورد

قوت مجنون غم بود در وادی لیلی و بس ...

جامی
 
۱۱۶۸

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۲

 

گردش جام که زد صنع ازل پرگارش

سرنپیچد ز خط این دایره زنگارش ...

جامی
 
۱۱۶۹

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۴

 

... در صبوری گرچه جامی بود پا برجا چو کوه

گردش گردون به بادش داد چون کاه از فراق

جامی
 
۱۱۷۰

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۹

 

... ز کف مده سر رشته که پیرزن داند

کز اوست گردش چرخ وز چرخ گردش دوک

مکن مبالغه در شرح درد دل جامی ...

جامی
 
۱۱۷۱

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۷۳۶

 

... به تیغ مهر چو آن ماه کشت جامی را

چه جرم بر روش چرخ و گردش گردون

جامی
 
۱۱۷۲

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۵

 

... برد مهر تو خامی دل من

از هجوم سموم گردش دهر

شعر جامی ست حامی دل من

جامی
 
۱۱۷۳

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۳

 

... به چشم نقص مبین نقش کارخانه هستی

نظر به گردش پرگار دار و جنبش خامه

ز عرض قصه ما طول یافت نامه قاصد ...

جامی
 
۱۱۷۴

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » قصاید » شمارهٔ ۳

 

... عنقا همه عناست چو از قاف خود جداست

عاریت است هر چه دهد گردش سپهر

عارض بود بیاض که از گرد آسیاست ...

جامی
 
۱۱۷۵

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » قصاید » شمارهٔ ۲۰

 

... تنگ آید زان عمارت عرصه کون و مکان

تا بود از گردش پرگار نقش آرای صنع

شمسه این لاجوردی سقف شمس خاوران ...

جامی
 
۱۱۷۶

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » قطعات » شمارهٔ ۳۲

 

پست است قدر سفله اگر خود کلاه جاه

بر اوج سلطنت زند از گردش زمان

سفلی ست خاک اگر چه نه بر مقتضای طبع ...

جامی
 
۱۱۷۷

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » مثنویات » شمارهٔ ۲ - باشد این در مدح سلطان بوسعید

 

دوش چون برد سر ز گردش مهر

ظل مخروطی زمین به سپهر ...

جامی
 
۱۱۷۸

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - واقع شده در مرثیه فرزند است

 

... بی قراری جهان صبر و قرارم بربود

بنگر گردش این چرخ جفاآیین را

که چه سان زیر و زبر کرد من مسکین را ...

... به فراموشی خود نام برآور زان پیش

که فراموش کند گردش ایام تو را

می کنی آرزوی پختگی از هر خامی ...

جامی
 
۱۱۷۹

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

... بخل بگذار که دلدار کریم افتاده ست

جامیا شاهد نو گیر که از گردش دهر

رخنه در صحبت یاران قدیم افتاده ست

جامی
 
۱۱۸۰

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

... در حریم باغ کم یابند چون رویت گلی

ورگلی یابند گردش سنبل نوخیز نیست

گو به چشم خود که پرهیزد ز خون مردمان ...

جامی
 
 
۱
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۱۳۰