مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰ - جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعهٔ عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او
... پیله بابایانتان را آن زمان
دادم از طوفان و از موجش امان
آب آتش خو زمین بگرفته بود
موج او مر اوج که را می ربود
حفظ کردم من نکردم ردتان ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴ - قصهٔ اهل ضروان و حیلت کردن ایشان تا بی زحمت درویشان باغها را قطاف کنند
... ای برادر گر بر آذر می روی
نه ز دریا ترس نه از موج و کف
چون شنیدی تو خطاب لا تخف ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل
... موسی و عیسی کجا بد کآفتاب
کشت موجودات را می داد آب
آدم و حوا کجا بد آن زمان ...
... من به جز شمع تو شمع افروختم
هین مکن کین موج طوفان بلاست
دست و پا و آشنا امروز لاست ...
... نه دمی در گوش آن ادبیر شد
اندرین گفتن بدند و موج تیز
بر سر کنعان زد و شد ریز ریز ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۴ - حکایت آن شخص کی در عهد داود شب و روز دعا میکرد کی مرا روزی حلال ده بی رنج
... معجزاتش بی شمار و بی عدد
موج بخشایش مدد اندر مدد
هیچ کس را خود ز آدم تا کنون ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۹ - نمودن مثال هفت شمع سوی ساحل
... خیره گشتم خیرگی هم خیره گشت
موج حیرت عقل را از سر گذشت
این چگونه شمعها افروختست ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۰ - شنیدن دقوقی در میان نماز افغان آن کشتی کی غرق خواست شدن
... چون شنید از سوی دریا داد داد
در میان موج دید او کشتیی
در قضا و در بلا و زشتیی
هم شب و هم ابر و هم موج عظیم
این سه تاریکی و از غرقاب بیم
تند بادی همچو عزراییل خاست
موجها آشوفت اندر چپ و راست
اهل کشتی از مهابت کاسته ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴۸ - قصهٔ فریاد رسیدن رسول علیه السلام کاروان عرب را کی از تشنگی و بیآبی در مانده بودند و دل بر مرگ نهاده شتران و خلق زبان برون انداخته
... گشت چندین مشک پر بی اضطراب
مشک خود روپوش بود و موج فضل
می رسید از امر او از بحر اصل ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدیدکنندگان را
... کاشکی بحرم روان بودی درون
خیک اشکم گو بدر از موج آب
گر بمیرم هست مرگم مستطاب ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۲ - ملاقات آن عاشق با صدر جهان
... چون نروید در دل صدر جهان
موج می زد در دلش عفو گنه
که ز هر دل تا دل آمد روزنه ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۱ - تفسیر این حدیث کی مثل امتی کمثل سفینة نوح من تمسک بها نجا و من تخلف عنها غرق
... تا ببینی عون و لشکرهای شیخ
یک زمانی موج لطفش بال تست
آتش قهرش دمی حمال تست ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۳ - مثل قانع شدن آدمی به دنیا و حرص او در طلب دنیا و غفلت او از دولت روحانیان کی ابنای جنس ویاند و نعرهزنان کی یا لَیْتَ قَوْمي یَعْلَمونَ
... که عصا بی کف حق نبود چنین
موج طوفان هم عصا بد کو ز درد
طنطنه جادوپرستان را بخورد ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۴ - تفسیر یا ایها المزمل
... این درازی در سخن چون می کشی
از کمال رحمت و موج کرم
می دهد هر شوره را باران و نم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۳ - خشم کردن پادشاه بر ندیم و شفاعت کردن شفیع آن مغضوب علیه را و از پادشاه درخواستن و پادشاه شفاعت او قبول کردن و رنجیدن ندیم از این شفیع کی چرا شفاعت کردی
... ما رمیت اذ رمیت گشته ای
خویشتن در موج چون کف هشته ای
لا شدی پهلوی الا خانه گیر ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۲ - در بیان آنک شهزاده آدمی بچه است خلیفهٔ خداست پدرش آدم صفی خلیفهٔ حق مسجود ملایک و آن کمپیر کابلی دنیاست کی آدمیبچه را از پدر ببرید به سحر و انبیا و اولیا آن طبیب تدارک کننده
... هم خطا اندر خطا اندر خطاست
موج بر وی می زند بی احتراز
خفته پویان در بیابان دراز ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۳ - حکایت آن زاهد کی در سال قحط شاد و خندان بود با مفلسی و بسیاری عیان و خلق میمردند از گرسنگی گفتندش چه هنگام شادیست کی هنگام صد تعزیت است گفت مرا باری نیست
... خوشه ها انبه رسیده تا میان
خوشه ها در موج از باد صبا
پر بیابان سبزتر از گندنا ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات
... باز منزلهای دریا در وقوف
وقت موج و حبس بی عرصه و سقوف
نیست پیدا آن مراحل را سنام ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۷ - خلق الجان من مارج من نار و قوله تعالی فی حق ابلیس انه کان من الجن ففسق
... ذکر دلق و چارق آنگاهی کنی
تا نمانی غرق موج زشتیی
که نباشد از پناهی پشتیی ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۹۰ - نوبت جستن رسیدن به نصوح و آواز آمدن که همه را جستیم نصوح را بجویید و بیهوش شدن نصوح از آن هیبت و گشاده شدن کار بعد از نهایت بستگی کماکان یقول رسول الله صلی الله علیه و سلم اذا اصابه مرض او هم اشتدی ازمة تنفرجی
... جان به حق پیوست چون بی هوش شد
موج رحمت آن زمان در جوش شد
چون که جانش وا رهید از ننگ تن ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۶۵ - ایثار کردن صاحب موصل آن کنیزک را بدین خلیفه تا خونریز مسلمانان بیشتر نشود
... چون زلیخا در هوای یوسفی
دور گردونها ز موج عشق دان
گر نبودی عشق بفسردی جهان ...
... شیر نر گنبذ همی کرد از لغز
در هوا چون موج دریا بیست گز
پهلوان مردانه بود و بی حذر ...
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم
... با دگر کس سازگاری چون کنم
موج لشکرهای احوالم ببین
هر یکی با دیگری در جنگ و کین ...