گنجور

 
۷۸۱

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - تجدید مطلع

 

... دلت از علم حیدر ع کرار

اولیای ترا ز گردش چرخ

دیده ی بخت جاودان بیدار ...

امامی هروی
 
۷۸۲

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - در مدح شمس الملک

 

... راجع کند بموجب حسن المیاب خط

تا ملک را ز گردش پرگار حفظ تو

گرد محیط مرکز یوم الحساب خط

امامی هروی
 
۷۸۳

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - در مدح علاء الدوله ابوالفتح

 

... کجا قرار بماند مرا چو دلبر من

بدست جنبش اجرام و گردش احوال

زند ز مشک سیه شکل زهره بر رخ ماه ...

امامی هروی
 
۷۸۴

امامی هروی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱

 

... مدام تا نشود دور آسمان باطل

مقیم تا نبود گردش زمین معهود

ترا سعود قرین باد و کردگار معین ...

امامی هروی
 
۷۸۵

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱۰

 

... نگردد دیده ی معنی خلیده

ز خار گردش گردون او باد

گل صد برگ اقبالت دمیده

امامی هروی
 
۷۸۶

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵

 

... بر مراد دلم نمی گردد

گردش روزگار چتوان کرد

غم بسیار هست و نیست دریغ ...

عراقی
 
۷۸۷

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳

 

... چند گردم چو فلک گرد جهان سرگردان

آخر این گردش ما نیز به پایان آید

آخر این بخت من از خواب درآید سحری ...

عراقی
 
۷۸۸

عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - ایضاله

 

... چند گردم چو فلک گرد جهان سرگردان

آخر این گردش من نیز به پایان آید

یافتم صحبت اوتاد اگر روزی چند ...

عراقی
 
۷۸۹

عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱

 

از بخت به فریادم و از چرخ به درد

وز گردش روزگار رخ چون گل زرد

ای دل ز پی وصال چندین بمگرد ...

عراقی
 
۷۹۰

عراقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - در مرثیهٔ بهاء الدین زکریا

 

... کاثرش در نیافت روح الامین

چون به گردش نمی رسد جبریل

چه عجب گر نماندش او به زمین ...

عراقی
 
۷۹۱

عراقی » لمعات » لمعۀ هفتم

 

... این چنین عاشقی که می شنوی

در همه آفاق گردش نیست

٭٭٭ ...

عراقی
 
۷۹۲

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸

 

... ای بحر پرمرجان من والله سبک شد جان من

این جان سرگردان من از گردش این آسیا

ای ساربان با قافله مگذر مرو زین مرحله ...

مولانا
 
۷۹۳

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱

 

... ز آب تو چرخی می زنم مانند چرخ آسیا

هرگز نداند آسیا مقصود گردش های خود

که استون قوت ماست او یا کسب و کار نانبا ...

مولانا
 
۷۹۴

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵

 

... درکش قدحی با من بگذار ملامت را

ای ماه که در گردش هرگز نشوی لاغر

انوار جلال تو بدریده ضلالت را ...

مولانا
 
۷۹۵

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹

 

... من بر سر دیوارم از بهر علامت را

ماهیست که در گردش لاغر نشود هرگز

خورشید جمال او بدریده ظلامت را ...

مولانا
 
۷۹۶

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹

 

... وان گاه نظاره کن تماشا

در گردش و شیوه های مستان

در عربده های در علالا ...

مولانا
 
۷۹۷

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷

 

... عشقیست مسیر ماه نه از پا

در ذکر به گردش اندرآید

با آب دو دیده چرخ جان ها ...

مولانا
 
۷۹۸

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳

 

... طفل خسپد چون بجنباند کسی گهواره را

طفل دل را شیر ده ما را ز گردش وارهان

ای تو چاره کرده هر دم صد چو من بیچاره را ...

مولانا
 
۷۹۹

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱

 

دل چو دانه ما مثال آسیا

آسیا کی داند این گردش چرا

تن چو سنگ و آب او اندیشه ها ...

مولانا
 
۸۰۰

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵

 

... تا روز چنگیان را تن تن تن ست امشب

تا روز ساغر می در گردش است و بخشش

تا روز گل به خلوت با سوسن ست امشب ...

مولانا
 
 
۱
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۱۳۰